“نقش تو در زمانه بماند چنانکه هست- تاریخ حکم آینه دارد هرآینه- “پیشکش به فرهنگی فرهیخته جناب آقای عبدالخالق مذکوری” وثوق الدوله” الف- “پیش گفتار”: “چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا-سنایی” شوربختانه؛ در یک صد و پنجاه سال واپسینه میهن ما، شماری صدراعظم، رئیس الوزرا و نخست وزیرانی چون امین السلطان و […]

“نقش تو در زمانه بماند چنانکه هست- تاریخ حکم آینه دارد هرآینه-

“پیشکش به فرهنگی فرهیخته جناب آقای عبدالخالق مذکوری”

وثوق الدوله”
الف- “پیش گفتار”: “چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا-سنایی”
شوربختانه؛ در یک صد و پنجاه سال واپسینه میهن ما، شماری صدراعظم، رئیس الوزرا و نخست وزیرانی چون امین السلطان و وثوق الدوله که از دست و دل بازی، هوشی و فرهوشی، سخنوری، چامه سرایی، تراوش چامه ای(رشحات قلمی) و کوشایی بسیاری برخوردار بوده اند. اما، از برابر، مردمی در پهنه ی چرخه نبوده تا در برابر تبه کاری ها و دشمن یاریهای آنان،پرچم برافراشته، چالشگر و بازخواست کننده آنها بوده و گوششان را کف دستشان گذارند و شاید قاآنی نیز براین باور بوده و درد دلی داشته که چنین سروده است: “می خوران را شه اگر خواهد بردار زند- گذر عارف و عامی همه بردار افتد. ور به دژخیم کند حکم که شأن گوش برند- همه گوش است که در کوچه و بازار افتد”
از سویی دیگر، میهن ما در درازنای این چرخه میان چنگال های دو هماورد نیرنگباز چنگ انداز (انگلیس و روس) چون گندم میان دو سنگ آسیا جای داشته اند. دولتمردانی چون آقاخان نوری و دیگران که خواهان جایگاه و دارایی بوده اند تنها راه خیزش، پیشرفت، بالاکشی خود را در بستگی و سرسپردگی به بیگانگان می دانسته اند. می گویند که میرزا ابراهیم معتمد السلطنه (پدر میرزا حسن خان وثوق الدوله) از واهشته (ارثینه) پدر خود (میرزا محمد قوام الدوله آشتیانی) تنها یک قران به او رسید که آنرا نیز پذیرفت اما زمانی که پسرش میرزا حسن خان بدرود زندگی گفت از راه بهره برداری های ناروا از زمره بستن پیمان نامه ۱۹۱۹٫م با انگلیس ها دارایی های بسیاری برای یگانه پسر (علی) و هفت دخترش به جای گذاشت (سیمای احمدشاه قاجار پس از گذشت نیم قرن- دکتر جواد شیخ الاسلام، استاد دانشگاه تهران)
ب-“زادروز و تبار”: میرزا حسن در فروردین ماه ۱۲۵۴ (برابر ۱۲۹۲هـ.ق) در تهران دیده به گیتا
می گشاید. مادرش؛ طاوس خانم، دخت محمد مجدالملک سینکی(و پدر حاج میرزا علی خان
امین الدوله و صدراعظم مظفرالدین شاه) که مستوفی (بازستان مالیات ها) دیوان اعلی بوده است. نیاکان پدری و مادری میرزا حسن وثوق در جایگاه مستوفی گری و وزارت لشکری بوده و خود او نیز چون نیاکانش از فرهوشی بالایی برخوردار بوده است و دایی او (امین السلطان) در شکوفایی درونداشت او بسی کارائی داشته است.
پ-“فراگیری”: میرزا حسن از هفت سالگی به فراگیری فارسی و بنابر رواگ زمان، پیش آغازی دانش های ادبی از “صرف و نحو” گرفته تا معانی بیان (کتاب مطول)، بدیع، عروض و قافیه را در آموزشگاه مروی نزد میرزا محمد ادیب گلپایگانی، فرزانش (حکمت) و یزدان شناسی (الهّیات) را نزد میرزا هاشم رشتی اشکوری آموخت و پیشگاه فرزانه یزدانی میرزا حسن جلوه را دریافت نمود و در همان حال از فراگیری منطق، ریاضیات، تاریخ و جغرافیا نیز ناآگاه نبوده است. هوش و دریافت گوهری و توانش سرشتین او انگیزه ای شد که در آغاز جوانی (هیجده سالگی) در رده استادان شگرد در آمد خود فرهوشی او را نشان می دهد. به گونه ای که او در سال ۱۳۱۳ خورشیدی زمانی که فرنشین فرهنگستان بوده است بسیاری از ادیبان با او در پیوستگ بوده اند. او در چامه “ناصر” تخلص می کرده است و دارای دیوانی با دست نوشته زیبای خود بوده است.(نگاشته علی وثوق):
“ناصر، تو دمی به خود نظر کن-و آنگاه کلام مختصر کن”
“ناصرا ! سنگدلی عادت دیرینه ی اوست- گر تو صاحب نظری، مشت مزن سندان را”
“ناصر” از کوی تو فرهاد صفت سر بکشد- گرچه از سنگ غمت کند شود تیشه ما”
و یا :”چون بد آید هرچه آید بد شود- یک بلا، ده گردد و ده، صد شود.”
“آتش از گرمی فتد، مهر از فروغ- فلسفه، باطل شود منطق دروغ”
“شهری و دیاری که در آن هم قفسی نیست- گر لندن و پاریس بود، جز قفسی نیست”
وثوق الدوله در نگارش نیز دارای شیوه ویژه بوده است. نوشته هایش پر از نرمی ادبی و تیز نگری های زبان فارسی است. زبان های فرانسوی و انگلیسی را با تلاش خود و در رهسپاری های فرانسه و انگلیس به نیکی می دانسته است و از نگرش فرهنگی در زمان وزارت دارایی خود با همه تنگ ناهای مالی شمار زیادی آموزشگاه در تهران و شهرهای ایران برپا کرده است.
ت-“آغاز پیشکاری های دولتی”: میرزا حسن در تیرماه ۱۲۷۱ همراه پدرش نزد ناصرالدین شاه
می رود. دانسته ها و توانش های او در جوانی نگرش و رویکرد شاه را ربایش می کند و در پی آن به سمت بازستان مالیات (مستوفی) همراه پاژنام وثوق الملکی (و سپس در سال ۱۲۷۳ از سوی مظفرالدین شاه به وثوق الدولگی دگرش می یابد.) آذربایجان گمارده و به شمار مستوفیان در می آید و با پدرش که او نیز همین فرنام را داشت به همکاری پرداخت و با دوشیزه مریم دختر آصف الدوله پیمان همسری بست و از وی دارای یک پسر و هفت دختر شد.
ث-“وثوق الدوله و جایگاه نمایندگی و وزارت”:
وثوق الدوله پس از جنبش مشروطه بودش پیوسته ای در سیاست درونی داشت او از آغاز، با فرمانروایی خودکامگی (autocracy) ناهمسو و از آغاز، باور به برپایی فرمانروایی پارلمانی داشت و از سوی برادر خود (احمد قوام) که منشی ویژه مظفرالدین شاه بود و فرمان برپایی مشروطه به دست نوشت زیبای اوست آگاهی های بیشتری از روند جنبش به دست می آورد با این جنبش همراه شد. وثوق الدوله در نخستین چرخه ی نشستگاه (مجلس) از سوی رسته ی بازرگانان تهران، گزینش و به نشستگاه راه یافت و در نخستین گزینش ها به فرنام جانشین نخست فرنشین (نایب رئیس) نشستگاه نخست یعنی “صنیع الدوله” که خود نیز برگزیده بزرگان و نخبگان تهران بود گزینش می شود. و تا پایان چرخه ی یکم نشستگاه شورای ملّی این جایگاه را داشت. وی جدای از این جایگاه فرنشین کمیسیون بودجه و دارایی را نیز یدک
می کشید و در هماهنگی برنامه های بهسازی هنایش داشته است. در چرخه ی خودکامگی کوچک (استبداد صغیر) و بسته شدن نشستگاه نخست، او گوشه گیری برگزیده و بیشتر زمان های خود را به خواندن سپری ساخته و با مشروطه خواهان نیز پیوستگ داشته است. پس از گشایش تهران از سوی رزمندگان و برکناری محمدعلی شاه قاجار از توان یک نشستگاه با آمیزه سی نفره ای از بلندپایگان برای گردش چرخ کشور برپا می شود که وثوق الدوله نیز همبود آن بوده است. پس از برچیده شدن این نشستگاه، برای گرداندن چرخه ی کشور گروه ۲۰ نفره ای به نام گروه رهبران گذرا در ساختمان
شمس العماره کار خود را آغاز می کند که از زمره واکنش های این گروه برونداد فرمان جان ستاندادن آیت الله آقاشیخ فضل الله نوری بوده است. به کوته نوشته، شمار زیادی از ناسازگاران شیخ همزمان با گشایش تهران به “یپرم خان” ارمنی که فرنشین شهربانی همه کشور بوده است گوشزد کرده و هشدار
می دهند که اگر شیخ زنده بماند توانایی و شایش این را دارد که او مردم را در برابر گشایندگان تهران فراخوانده یپرم خان، شیخ را دستگیر و شیخ دادگاهی می شود. دادستان دادگاه “ابراهیم زنجانی” و همبودهای دادگاه کسانی چون:سردار اسعد، حسن خان وثوق الدوله، سپهدار اعظم، سید حسن تقی زاده، جعفرقلی خان بختیاری و چند کس دیگر بوده اند که از سوی همبودهای نشستگاه بلند پایه جنبش به فرنام داوران دادگاه گزیده شده بودند. سرانجام دادگاه رأی به جان ستاندادن شیخ فضل الله می دهد . گاهِ به دار آویختن او، برای پیش گیری از هرگونه جنبش ناگهانی از سوی هواداران آقا شیخ فضل الله و پاد مشروطه خواهان، شمار ۱۵۰۰ ژاندارم (امینه) ارمنی را به میدان توپخانه گسیل داشته و پیرامون میدان توپخانه ماندگار کردند (کتاب زندگی نامه شهید شیخ فضل الله نوری- اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه) وثوق الدوله از زمره کسانی است که با محمدعلی شاه گفتگو داشته و برآیند این بوده که محمدعلی شاه با گرفتن حقوق ماهیانه از ایران به روسیه بیرون (تبعید) شود. وثوق الدوله در گزینش های چرخه ی نشستگاه نیز از سوی مردم تهران گزینش می شود. در نهمین نشست این چرخه به این انگیزه که در
کابینه ی سپهدار اعظم به فرنام وزیر دارایی شناسایی می شود.
از نمایندگی نشستگاه کناره گیری می کند. وثوق الدوله از سال ۱۲۸۸ خورشیدی- تا آغازه های پادشاهی رضاشاه،۲۱ بار،وزارت خانه های دارایی (۲ بار)، خارجه(۸بار)، دادگستری(۵ بار)،کشور(۵بار)، معارف(فرهنگ)(۱بار)، را بر دوش خود داشته است. این چرخه های وزارت در زمان صمصام السلطنه بختیاری، میرزا محمدعلی خان علاء السلطنه، محمد ولی خان تنکابنی (سپهدار اعظم) و مستوفی الممالک بوده است.
ج-“وثوق الدوله ی فرماسونر”: واژه ی فرانسوی “فراماسیون” (Frane-mason) و انگلیسی “فری میسن” (Free mason) از دو واژه ی Franc=Free به معنای “آزاد” و Mason به معنای “بنا” ساخته شده و بر روی هم به معنای “بنای آزاد” است اما “فرماسونر” در زبانزد به کسی
می گویند که همبود فرماسونری باشد و آن سازمانی است سیاسی که در سده ی هیجدهم پدید آمده و در بیشتر کشورهای جهان ریشه دوانده است. فرماسونری در ایران از آغاز به فرنام یک سازمان سیاسی به سود انگلستان کار می کند؛ به گونه ای که بیشتر جایگاه های کرامند کشوری با فراماسونرهایی بوده اند که به آنان جایگاه داده می شد. و یا پس از به کار گماری، فراماسونر می شدند. در ایران کرامند ترین ساز و برگ های سیاسی گرداننده ی کشور تا زمان ها همین ساز و برگ های فراماسونی بوده که
خانواده های دارنده جایگاه و دارایی را زیر پوشش خود گرفته تا خواسته های امپراتوری انگلستان را برآورده کنند تا به گونه ای نگذارند تا میرزا ابوالقاسم فرهانی یک سال صدارت کند، اما حاجی میرزا آغاسی چهارده سال صدارت نماید و یا میرزا تقی خان امیرکبیر با آن همه پیشکاری و توانایی ها برکنار و از بین برده می شود و میرزا آغاخان نوری سرسپرده انگلیس به جایش بنشیند. این کنش ها با دست پنهان انگلیس به نام محمدشاه قاجار و پسرش ناصرالدین انجام می گیرد و این دست پنهان همان انجمن ها و فراماسونی روباه نیرنگ باز است! میرزا حسن وثوق الدوله نیز یکی از کسان انجمن فرماسونی در ایران بوده است.
چ-“دو، چرخه ی نخست وزیری وثوق الدوله”: وثوق در چرخه ی نخست، نخست وزیری خود که کشور را ناپایداری فراگرفته بود از سوی احمدشاه گمارده برپایی کابینه خود می شود.
وثوق الدوله در ۷/۶/۱۲۹۵ خورشیدی (برابر ۲۸ اوت ۱۹۱۶م) همبودهای کابینه نخست خود را به نشستگاه
می شناساند:
۱- وثوق الدوله (حسن وثوق) رئیس الوزرا و وزیر امور خارجه.
۲- نصرت الدوله فیروز وزیر کشور
۳- سردار منصور رشتی وزیر دادگستری
۴- مشاور الملک (حسن مشار) وزیر دارایی و سرپرست وزارت بازرگانی
۵- حشمت الدوله (میرزا تقی خان والا تبار)
۶- وزیر جنگ (پدافند امروزی)
۷- ممتاز الملک (مرتضی خان ممتاز) وزیر معارف (فرهنگ)، اوقاف و صنایع مستظرفه (هنرهای زیبا)
۸- قوام الدوله (شکرالله خان) وزیر فواید عامه
۹- امین الملک (دکتر اسماعیل خان بدر) به دستیاری وزارت امور خارجه و عدل الملک (حسین دادگر) به دستیاری وزارت کشور گمارده و شناسایی می شود. از رویدادهای کرامند رسانه ای در این چرخه، پخش دوباره ی روزنامه “ایران” پس از پانزده سال فرویش (تعطیل) بوده است. روزنامه “علیه دولت ایران” که در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه از سوی محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزیر چاپ (انطباعات) بنیاد نهاده شده بود در کودتای محمدعلی شاه به جانبداری از وی برخاست. و با چیرگ آزادیخواهان و برپایی مشروطه دوم به تاریکی فرو نشست در این کابینه به گردانش سید حسین اردبیلی پخش دوباره یافت. زندگی اردبیلی، یک سال پس از پخش “ایران” سپری شد و محمد ملک زاده به نما گردانش روزنامه را به گردن گرفت اما نویسنده و گرداننده بنیادین محمدتقی بهار (ملک الشعرا) بود.
پس از او، میرزا اسماعیل خان یکانی به گردانش ایران برگزیده شد و سرانجام، زین العابدین رهنما (شیخ العراقین زاده) گردانش آنرا به گردن گرفت و تا سال ۱۳۱۴ به گونه روزانه پخش می شد و از پشتوانه بالایی برخوردار بود. اما در سال ۱۳۱۴ که رهنما نماینده نشستگاه تازه گشایش شد مورد بی مهری رضاشاه قرار گرفت و به زندان افتاد و برجستگ روزنامه به مجید موقر واگذار شد.

  • نویسنده : حسین جواهری
  • منبع خبر : نصیر بوشهر