محمدرضا شفیعی کدکنی▪️با اینهمه، در تحولاتِ کلانِ جوامعِ بشری، این مسألهٔ «جذب» و «مجذوبها» یکی از نشانههای قدرت واقعی هر مرکز یا هر دورهای است. در این سالها کوچکترین نشانی از این نیروی جاذبه به چشم نمیخورد. ما درین چشمانداز به فیزیک و ریاضی کاری نداریم، بحث بر سرِ خلاقیتهای فلسفی و فرهنگی و هنری […]
محمدرضا شفیعی کدکنی▪️با اینهمه، در تحولاتِ کلانِ جوامعِ بشری، این مسألهٔ «جذب» و «مجذوبها» یکی از نشانههای قدرت واقعی هر مرکز یا هر دورهای است. در این سالها کوچکترین نشانی از این نیروی جاذبه به چشم نمیخورد. ما درین چشمانداز به فیزیک و ریاضی کاری نداریم، بحث بر سرِ خلاقیتهای فلسفی و فرهنگی و هنری و ادبی است. حتّی در حوزهٔ مدایح امامان و حضرتِ رسول ص هم این واقعه اتفاق نیفتاده است.
کدام شعری، برای «عاشورا» و یا مدایح امام علی بن ابیطالب ع یا حضرت رسول ص در این چهل سال گفته شده است که کمترین ارزش ادبی و هنری در مقابل نمونههای شعر محتشم و اقمار او داشته باشد.
ما سخن از «کیفیت» میگوییم به «کمیّت» کاری نداریم. برای افزودن بر کمیّتِ شعر عاشورایی، در عصرِ حاضر، میتوان یک آگهی منتشر کرد و مبلغ ناچیزی هم جایزه تشویق برای گویندگان، قائل شد؛ میلیونها شعر خواهد رسید، ولی از قبل معلوم است که در میان آن میلیونها شعرِ رسیده، یک بیت ازین نوع که محتشم، چهارصد سال پیش – بدون هیچ جایزه و مشوّقی – گفته است، پیدا نخواهد شد:
گویی طلوع میکند از مغرب، آفتاب،
کاشوب، در تمامی ذرّات عالم است.
شعرِ شیعی، در ادبیات فارسی، از آغاز تا عصر صفوی – که دولتی مرکزی پشتیبانِ آن میشود – شعریست به لحاظ ساخت و صورت ضعیف و به لحاظِ مخاطب حاشیهنشین. دلیل حاشیهنشینی آن روشن است زیرا قدرتِ مرکزی که در دست اهلِ سنت و جماعت بوده است در تعارض با آن بوده است. ولی دلیل ضعفِ ساختاری آن را باید جستجو کرد. من در این باره بسیار اندیشیدهام و دلیلی برای ضعف ساخت و صورتهای شعر شیعی نیافتهام، جز همین حاشیهنشینی مخاطبان آن.
استحکام ساخت و صورت در شعر ناصر خسرو در فارسی) و در شعر ابن هانی اندلسی (در عربی) از مقولهٔ استثناهاست که به مرکزِ جذبِ «قاهرهٔ» شیعی اسماعیلی مرتبط است. وجه غالبِ حاکم بر شعر شیعی، نپرداختن به ساخت و صورتهاست اگر نگوییم ضعف شاعران است در خلق صورتهای دلخواه. فرض را برین میگیریم که شاعران شیعی توانستهاند ساخت و صورتهای ممتازی را بیازمایند و به هر دلیلی ازین کار چشم پوشیدهاند. آنچه برای ما، درین لحظه، اهمیت دارد «توصیف» این امر است و جستجوی علت را به آینده موکول میکنیم. آنچه از شعر شیعی داریم از کسایی تا حسن کاشی، به لحاظ فرم، متأسفانه، نیرومند و استوار نیست. حتی با ایدئولوژیک ترین نگاه هم که بنگریم – با همهٔ واقعیتِ « حبُّ الشئ یُعمی و یُصِمّ» – باز میبینیم تغییری نکرده است.
کسی نگوید شاهنامه فردوسی را چه میگویی؟ ما در اینجا به «شاعر شیعی» کاری نداریم به «شعر شیعی» میاندیشیم و ضعف ساخت و صورتهای آن مثل «علینامه». معیار ما در اینجا، به اصطلاح صورتگرایان روس، همانا، فرم و ساخت و صورت شعرهاست. همچنین کسی به شعرهای مولانا در ستایش امام علی بن ابیطالب علیه السلام این سخن را نقض نکند که آنچه از حضرت مولانا داریم به هر حال از شاعری از اهل سنت و جماعت است. تمام حرف ما در این است که «شعر شیعی» استوار و با ساخت و صورت هنری تا عصر صفوی کمتر داریم یا نداریم. از تعصبات ایدئولوژیک باید پرهیز کرد.
- منبع خبر : مجله بخارا
Tuesday, 12 November , 2024