نصیر بوشهر – اصغر ابراهیمی – چیزهایی هست که شما با خواندن کتاب، با تحقیق و جستجوی علمی قادر به درک آن نیستید، مَرکبی دیگر بباید تا عالمی دیگر گردد آشکار. دبیری داشتیم که راکب این مَرکب شده بود. این دبیرا را، ما دانش آموزان بسیار دوست میداشتیم، شخصیتی مهربان، رئوف، مردم دوست و دلسوز. […]
نصیر بوشهر – اصغر ابراهیمی – چیزهایی هست که شما با خواندن کتاب، با تحقیق و جستجوی علمی قادر به درک آن نیستید، مَرکبی دیگر بباید تا عالمی دیگر گردد آشکار. دبیری داشتیم که راکب این مَرکب شده بود. این دبیرا را، ما دانش آموزان بسیار دوست میداشتیم، شخصیتی مهربان، رئوف، مردم دوست و دلسوز. روزی سر کلاس که در سطح آلفا بسر میبرد فرمودند:
– ایکس x را با معادلات جبری نمیتوانید بیابید، همین ایکس اگر نشناسیدش، گمراه میشوید، مگر نه این است که در طول همین سال تحصیلی، از ابتدا تا انتها، به دنبال ایکس بودیم؟ من به عنوان معلم شما به شما تضمین میدهم اگر به همین سبک وسیاق دنبالش باشید او را نخواهید یافت، حال هی معادله حل کنید، هی روشهای شگفت انگیز ریاضی به کار گیرید، آقا، ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/ کین ره که تو میروی به ترکستان است. یا به قول حافظ، آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست/ عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی.
علم التأویل(هرمنوتیک) چهها که نمیکند، حافظ چه سروده، و دبیر عزیز و پیش از او کارلوس کاستاندا چه برداشت میکنند؟
میگویند اکتشافات عمده بشر، کشف و شهود در عالم خلسه اتفاق افتاده است، حتی ارشیمیدس که مدتها از حل مسئلهایی که هیرو حاکم سیراکوز به او داده بود، مبنی بر تشخیص عیار طلای تاج سفارشی، در عالم نرمال عاجز بوده تا اینکه در عالم خلسه، هنگامی که در حوضچه (وان) حمام مراقبه(مدیتیشن)میکرده حل مسئله را یافته است، دلیل مدعیان که میپندارند ارشمیدس در عالم هپروت بوده این است که ایشان برهنه به کوچه و برزن میزند و فریاد سر میدهد، “اورِکا، اورِکا” یعنی یافتم، یافتم، آیا آدم عاقل در وضعیت عادی چنین میکند؟ اکنون میدانیم یافته های ارشمیدس در سه قرن قبل از میلاد، اساس بسیاری از دستاوردهای مهندسی مدرن امروز است، هیدرواستاتیک، که کاربرد فراوانی در تکنولوژی دارد، با نگاهی به انواع شناورها، کوچک و بزرگ، از یک قایق کوچک گرفته تا اقیانوس پیماهای غولپیکر و انواع زیر دریاییها کافی است که ارشمیدس را ستایش کنیم.
کارلوس کاستاندا، دانشجوی مردم شناسی دانشگاه لوس آنجلس UCLA، در سال ۱۹۶۰ به نوعی به تعبیر دبیر عزیزمان، دانشگاه را برای رسیدن به معرفت کافی نمیداند، شاید شایعه در عالم خلسه و هپروت بودن ارشمیدس را باور داشته است. کاستاندا برای کسب معرفت و اطلاعاتی درباره استفاده از گیاهان دارویی توسط سرخپوستان، به مکزیک سفر میکند تا رساله خویش را تکمیل نماید. او در ایستگاه اتوبوس در آریزونا به واسطه دوستی، با یک سرخپوست پیر به نام “دون خوان” آشنا میشود که اطلاعاتی درباره گیاهان دارویی دارد. این دیدار به رابطه عمیق استاد و شاگردی بدل میشود و مسیر زندگی کاستاندا را دگرگون میسازد.(صد البته متفاوت با آشنایی مولای بلخ و شمس تبریز)، او حدود سیزده سال به شاگردی دون خوان می پردازد؛ چرا که در همان سال اول آشنایی، دون خوان خود را مالک “معرفت نهانی” و یک “ساحر” معرفی میکند که میراثدار سنت معنوی اقوام تُولْتک است. ظاهراً کاستاندا طی سالهای شاگردی دون خوان و به راهنمایی او جهت ورود به عالم روشنایی تدخین انواع گیاهان را تجربه کرده، و آموزههای دون خوان، در نحوه مصرف گیاهان (روانگردان)، اثر کرده و کارلوس جوان موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد و دکترا در مقوله مردم شناسی میگردد و بعد از مرگ عجیب دون خوان، خود به مرتبه استادی در معرفت شناسی به سبک شِمنان میرسد. رساله کاستاندا در هر دو مقطع تحصیلات تکمیلی، کتبی در باب آموزههای دون خوان است. بعدها، کاستاندا مروج شمنیزم میشود، برای رسیدن به خلسه، شمنها از راههای گوناگون از جمله رقص و حرکات تکراری، چیزی مشابه سماع، تلقین به خود، تمرکز بر یک ریتم مکرر و مصرف مواد روانگردان، استفاده میکنند.
خیلی از محققان و فعالان اجتماعی، آموزههای کارلوس کاستاندا را بدآموزی دانسته و او را نکوهش نموده و گفتهاند که خیل زیادی از جوانان غربی بنا به آموزههای او به دام روانگردانها کشیده شدهاند.
دانشمندان علوم اعصاب(نوروساینس)، دریافتهاند که مغز انسان در چهار بازه مختلف فرکانسی کار میکند، دلتا، تتا، آلفا و بتا. در هنگام بیداری و هوشیاری کامل فرکانس مغزی بتا، در محدوده ۱۴ تا بالاتر از ۲۱ هرتز، و حالت خواب و بیداری، فرکانس مغزی آلفا در محدوده ۷ تا ۱۴ هرتز و حالت خواب سبک بین ۴ تا ۷ هرتز و خواب عمیق، پائینتر از ۵ هرتز.
در محدوده فرکانسی آلفا یا سطح آلفا ضمیر آگاه با برادر بیخیالش ضمیر ناخودآگاه دوستانهتر رفتار میکند، اگر این دو برادر ارتباط عاطفی خوبی برقرار کنند، چهها که نمیکنند. ظاهراً بیشتر اکتشافات بشر حاصل همزیستی این دو برادر است، چه اینکه کاشفان به طریق شهود در عالم خلسه بودهاند و بریده از عالم پیرامون. گفته میشود برای سفر به سطح آلفا، میتوان از مَرکبهای متفاوتی بهره برد، روشهای غیر معقول نظیر کارلوس کاستاندا، مراقبه یا مدیتیشن، یوگا، و یا روش سادهتر چُرت آگاهانه. صبحگاهان قبل از بیداری کامل، مغز انسان در سطح آلفا بسر میبرد در آن زمان اگر شخص بتواند افکار خویش را سامان دهد، و بر روی موضوعی، حل مسئلهای تمرکز کند و در عین حال مراقب باشد از هر دو سو از سطح آلفا خارج نگردد، یعنی نه خوابش ببرد و نه کامل بیدار گردد، جواب مسائل لاینحل پیش چشمانش هویدا میشود، همین سطح آلفا را شبها قبل از خواب نیز میتوان تسخیر نمود. در طول روز نیز با مراقبه، تمرکز و رسیدن به آرامش جسم و ذهن میتوان به سطح آلفا سفر کرد. خوزه سیلوا، در چندین کتاب به این موضوع پرداخته و روش و مَرکب اختصاصیای برای سفر به این وادی معرفی کرده و میگوید از اکتشاف تا درمانگری، بهبودی جسم و روح و روان همگی در این وادی سهل الوصل و سهل الحصول اند. در جایی خلوت، یا در بستر آرام بگیرید، چشمانتان را بسته و از زیر پلکها به محل چشم سوم(نقطهای میان دو ابرو) خیره شوید، پس از آرامش کامل، به آرامی از صد تا صفر معکوس شروع به شمارش کنید، مراقب باشید به خواب نروید، قبل از پایان شمارش، شما به سطح آلفا رسیدهاید، حال به کشف و شهود بپردازید. امتحان و مسئولیتش با خود شما.
- منبع خبر : نصیر بوشهر
Wednesday, 30 October , 2024