*برای حسین شاکری که فقط شاکر خدا بود* ✍️ مهرور. بوشهر ۲۵ سال قبل در هفته نامه نصیر بوشهربا حسین آشنا شدم مردی با ریشه ای بوشهری الاصل ، متین و دوست داشتنی با ۴۰ سال سابقه نویسندگی و اولین زندانی سیاسی و مطبوعاتی استان بوشهر که قربانی نویسایی قلم تیز بینش شد . حسین […]

*برای حسین شاکری که فقط شاکر خدا بود*

✍️ مهرور. بوشهر

۲۵ سال قبل در هفته نامه نصیر بوشهربا حسین آشنا شدم مردی با ریشه ای
بوشهری الاصل ، متین و دوست داشتنی با ۴۰ سال سابقه نویسندگی و اولین
زندانی سیاسی و مطبوعاتی استان بوشهر که قربانی نویسایی قلم تیز
بینش شد .

حسین دانشجوی علوم سیاسی بود کهدر جوانی طعم زندان را چشید و از قلم
توانایش می توان سیاستش را فهم و درک کرد . فردی که اگر می خواست
می توانست به درجات بالایی دست یابد اما حاضر نشد قلمش را حراج
کند به همین منظور سیاست روزگار ،رفته رفته ایشان را گوشه نشین کرد .
دیروز طی تماسی احوالش را جویا شدم با صدایی گرفته و مشکلات گوارشی
و تنفسی دیگر نای صحبت کردن هم نداشت با خود گفتم ای روزگار چه
کردی با قلم بدستان بی مزد ؟!

*حسین شاکری* قلم شیوایی دارد و از درد و رنج هایی که با پوست،استخوان
و قلب خود لمس می کرد کوتاهی نمی کرد . فردی با ادب و اخلاص و
داستانسرایی چیره دست که گاهی قلمش را در جهت طنزهای اجتماعی
هم سوق می داد اما اکنون در بستربیماری است و نیاز به محبتی دارد که
بیشتر باید درکش کنیم و او را تنها نگذاریم .

نویسنده ای اجاره نشین که تحت پوشش بیمه ای هم نیست و نام و
نشانی از سرمایه اولیه مالی هم ندارداما قلبی پاک و قلمی پرتوان دارد و
بیشتر بخاطر اینکه اهل تملق نبود وگرنه میتوانست با این قلم بگونه ای
دیگر زیست کند .اکنون حسین قبل از هر چیز به محبت ‌
دیداری ما نیاز دارد .

البته حسین دیگری هم داریم بنام *حسین روئین تن* که آن هم نویسنده ای‌
قهار ، مردمی و دوست داشتنی است و اکنون در گوشه ای از زندان دارد ثواب
قلمش می برد .
حال این حسین در بستر بیماری و آن حسین در گوشه ای از زندان و هر دو انعکاس دهنده درد و رنجمردم بودند .
که یکی با وجدانش
و دیگری با شرفش
۱۴۰۲/۹/۲۹

  • منبع خبر : نصیر بوشهر انلاین