*برگی از📚خاطرات زندان.* 🍂قسمت پنجم ⭕از اسمش،هم متنفرم(زندان) اصلن جای خوبی نیست حتا اگر هرچی بخوای اونجا باشد. ک هرگز درهیچ جا نیست. *غروبِ دلگیر* *صبحِ عبوس،* *ظهرِ ویرانگر.* غم،اندوه،مشقت، درازای طاقت فرسای یک روز…….همهء این قلاب ها بهم وصل میشوند، تایک زنجیر،یک قلاده یک یوغ برای تو ک اونجااسیری ببفاند ،بیاد بیرونت میفتی وآزادی. […]

*برگی از📚خاطرات زندان.*

🍂قسمت پنجم

⭕از اسمش،هم متنفرم(زندان)
اصلن جای خوبی نیست حتا اگر هرچی بخوای اونجا باشد. ک هرگز درهیچ جا نیست.
*غروبِ دلگیر* *صبحِ عبوس،* *ظهرِ ویرانگر.*
غم،اندوه،مشقت، درازای طاقت فرسای یک روز…….همهء این قلاب ها بهم وصل میشوند، تایک زنجیر،یک قلاده یک یوغ برای تو ک اونجااسیری ببفاند ،بیاد بیرونت میفتی وآزادی.
البته برای بعضی از بزهکارانِ بلبل صفت اونجا یک حالت عادیه، اُخت کردگی و وفقیت پیدا کرده، اما خیلیا هم عقاب صفتند،چرا ک ممکن است براثریک اشتباه ناخاسته از عرش بفرش وازاوج ب اعجوجات فرود آمده باشند ،حتا گنجشک. شما اگر یک بلبل را چند صبا دَر قفس کنید بعدازمدتی بقفس اُخت وعادت میکند بگونه ای ک اگر شما دَر قفس را بگشائی واهمه ای بفرارش نداری، بلکه اومستقیم میاد رو دوشت میشینه وحتا ازدهانت غذا میقاپد وبازخودبه قفسش باز میگردد، اما شما هرگز وهرگز نمیتوانید یک گنجشک را قفسی کنید.گاهی آدم ها هم همینگونه اند،بدنیست ب یک سفرتاریخی ببرمتون.
دراولین رخدادی ک قرار شد اسرائیل برفلسطینیان حمله وآنان را آواره کند در شورای موساد بحث شد، بعضی ها مبنایشان برمخالفت بود ودلیلشان این بود ک عربها شورش میکنند و اوضاع بهم میریزد، وطرح داشت مُلغا میشد.
اما یک گفته صورت مسئله را بسمت انجام، چرخاند واون ، اظهارنگر آریل شارون یامناخم بگین یا موشه دایان بود.
ایشان گفت: *عرب را من میشناسم، هیچ نگران نباشید، این قوم را اگر توانستیم فقط یکماه توچادر نگر داریم دیه مسئله تمام شده هست واونها عادت میکنند ودیدیم ک بله بیش ۱۵سال درچادر بیتوته کردند.‼️*
حالا بعضی از زندانیان بزندان عادت کرده اند ومن معتقدم مردم کمترین کاری ک نسبت به نظامشون باید کنند تقدیر ازآن برای محبوس ونگهداری کردن اینگونه افراد است.اینها درجامعه باشند بلوا وناامنی وانامنیتی ایجاد میکنند اعتقاد دارم دولت دارد نوعی سوبسید برای امنیت به مردم میدهد وما باید شکرگزار این باشیم.
من در زندان به اندازه دوسال تجارب کسب وواقعیت مشاهده کردم.
بعضی از زندانیان آنقدر شنیع اند ک نِ بِ زن و بچه نِ پدرومادر خویش وَ نِ بِ جامعه وهمونوع خود رحم میکنند.
با روی کار آمدن مدیریت جدید قضا در دشتستان،یک تحول اساسی وارزشی وارزشمند حادث شده است.
وجود ریاست جدیددادگستری وداستان شور وشعف وامید ورجاء خاصی در میان زندانیانیکه ب دالایلی دچار اشتباه شده اندومعترف ب اشتباه وپذیرش حکم خودشده، دارند آرام و صبورانه دوران محکومیت خود را سپری میکنند، این تایادم نرفته اصافه کنم، ک *هیچ بیگناهی را ب زندان نمیاورند.*
البته منظور این نگارنده این نیست ک عدالت قضایی۱۰۰% اجرا شده ومیشودها
،نَ نَ هرگز، قاضی هم معصوم نیست، عالم مطلق به زمانه وامور نیست ،امکان اشتباه متبلور است.
اما اینکه یقه یکی را بیخودبیجهت بگیرن ببرند زندان اینگونه نیست وقبول ندارم،بالاخره متهم به یک چیز هست حالا شدت وحِدّتش را باید گرازش خدامحورانه ضابطین محترم در پیگیری عادلانه ماجرا دنبال کرد.
این مقدمه را چیدم تا ب مسئله ومسائل مورد نظر بپردازم. مطلب سکانس ،محسن کم سِنِّ متاهل محبوس ادامه میابد.
✍️حسین روئین تن(حــرـ مهاجر)

  • منبع خبر : نصیر بوشهر انلاین