نصیر بوشهر – احمد خواجه حسنی – • سهجام (سند همکاری جامع مشترک) ۲۵ ساله ایران و چین • بدایت کلام اینکه کارکرد افکار عمومی در جامعه به مثابه کارکرد مغز در کالبد انسان می ماند و نیک آگاهید که نیاز به کسب اطلاع از اتفاقات پیرامونی، یکی از مهمترین نیازهای انسان و همزاد زندگی […]

نصیر بوشهر – احمد خواجه حسنی –

• سهجام (سند همکاری جامع مشترک) ۲۵ ساله ایران و چین •

بدایت کلام اینکه کارکرد افکار عمومی در جامعه به مثابه کارکرد مغز در کالبد انسان می ماند و نیک آگاهید که نیاز به کسب اطلاع از اتفاقات پیرامونی، یکی از مهمترین نیازهای انسان و همزاد زندگی اجتماعی بشر بوده است.
از این رو، مدیریت صحیح و اصولی افکار عمومی در جوامع انسانی از بدیهیاتِ ثبات،قوام و دوام نظام های حکمرانی است چونانکه ضریبِ نفوذ،پذیرش و اعتماد در افکار عمومی از تعیین‌کننده‌ترین شاخصه‌های حاکمیت است.

علی ایحال، از لحظه انتشار خبر امضاء سهجام، افکار عمومی تشنه ی آگاهی، مورد هجمه ی شدید بمباران اطلاعاتی رسانه ها، خاصه رسانه های غربی و شبکه های معاندِ فارسی زبانِ فرامرزی قرار گرفته است.
در سردرگمی و عدم دسترسی مؤثق به مفاد سند یاد شده، عدم تمکین به قانون گردش آزاد اطلاعات و سانسورهای فراگیر پیرامون برخی مسائل سیاسی و رسانه ای در کشور، لاجرم شایعه پراکنی و گمانه زنی ها در مورد عملکرد و نتیجه این موضوع در جریان است و هر یک از گروه های اجتماعی برداشت و تفسیر خود را دارند که تداوم این روند،مزید بر چالش های فراروی فضای دو قطبی جامعه است.

حسب مبحث شایعات در حوزه رسانه های جمعی علوم ارتباطات، قاعدتاً شایعه در فضاهایی با ضریب پاسخگویی کمتر،غیر شفاف و همراه با سانسور، بیشترین نفوذ و کارایی را دارا خواهد بود .

مهندسی افکار عمومی در ایران بردبار و بینوا به دلیل موقعیت
سوق الجیشی عطف به نظریه های ژان گاتمن (پدر جغرافیای سیاسی مدرن) و شرایط ژئوپولیتیکی که در خاورمیانه دارد هماره مدنظر سازمان های رسانه ای دنیا بوده و همچنان خواهد بود.
کشور ما از منظر هژمونی رسانه ای نظام سلطه و تلاش بر کانالیزه نمودن افکار عمومی، آسیب ها و خسارات فراوانی را متحمل گردیده که به عنوان مثال از تکنیک های سازماندهی شده و هدفمند رسانه CNN به جهت تثبیت جایگاه ایالات متحده امریکا در جریان جنگ دوم خلیج فارس را می توان بر شمرد.
عملیاتی رسانه ای و هدفمند که به صراحت ابزار رسانه را به عنوان مهمترین راهکار برای تسلط و در اختیار گرفتن افکار عمومی به منصه ظهور رساند.

سازمان های رسانه ای نظام سلطه با دستکاری در افکار عمومی بر آنند تا با جهت دهی به افکار، گرایش ها و عقاید آحاد جامعه به انضمام هدف قرار دادن اذهان ناهشیار و ضمیرناخودآگاه بجای ذهن عقل اندیش به خواسته های هوشمندانه خود دست یابند .

اگر مطبوعات و رسانه ها را بعنوان رکن دموکراسی در یک جامعه در نظر گیریم، همانا رسالت مطبوعات و شأن آن در بیان حقایق جامعه است.
باری به هر جهت، داوری های مردم درباره رخدادهای مسائل روز، امری طبیعی و کُنشی قابل پیش بینی است و نقش رسانه ها بعنوان یکی از اجزای قدرتمند جامعه مدنی بر جهت گیری افکار عمومی غیر قابل انکار است لیکن چگونگی پاسخگویی به پرسش های عامه مردم به نحوی جامعه پذیر و مخاطب پسند حلقه ی گمشده ی پیوند افکار عمومی با رسانه های جریان اصلی مانند مطبوعات،صدا وسیما، خبرگزاری ها و سایت های اینترنتی است.
نگارنده بر این باور است که فارغ از کارآمد یا نا کارآمدی سهجام،نحوه عملکرد جریان اصلی رسانه های داخلی در همراهی و پیوند جامعه با رسانه ضعیف و قاصر نمود پیدا کرده است و بایسته می نماید با درک و وجدان قدرت افکار عمومی و استیلای حقوق شهروندی و ایضاً داوری مردم درباره مسائل همگانی چالش برانگیز ،به نحوی که شایسته ی نظام‌های دمکراتیک و مردم محور می باشد افکار عمومی را در جریان امر قرار داده و چه بسا در راستای منافع ملی از اینان نظرخواهی کنند تا بدینسان همگرایی امنیت و نظم اجتماعی برهم نخورد.

در وضعیت فعلی با عنایت به بسط و توسعه شبکه های اجتماعی، اندیشه و فکر مردم از اتمسفر موجود در کانال ها و گروه های مجازی شکل می گیرد فلذا مدیریت افکار عمومی قادر خواهد بود مسیر دستیابی به همبستگی اجتماعی را تقویت و تداوم بخشد.

نگارنده مستدعی است به ترویج شایعات و ترفندهایی مبنی بر سیاه را سفید و دوغ را دوشاب جلوه دادن رسانه های معاند توجه نکرده و با درایت و اتکاء به مؤلفه های سواد رسانه ای و درک متکی بر مهارت، حقیقت پیرامونی را دریابید.

به ایران، سرنوشت و ته نوشتش بیاندیشیم.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر