▪️جناب استاد! آمیختگیِ میان عید نوروز و مهرگان چگونه بود؟ ▫️در اواسط هزاره با یگانه شدن مردوک با دیگر ایزدان به وجود می‌آید. ▪️یعنی دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل شده و سرِ بهار جشن می‌گرفتند. اما چرا در دورهٔ هخامنشیان آثاری از آن نمانده است؟ ▫️ما خبر داریم از کتاب […]

 

▪️جناب استاد!
آمیختگیِ میان عید نوروز و مهرگان چگونه بود؟
▫️در اواسط هزاره با یگانه شدن مردوک با دیگر ایزدان به وجود می‌آید.

▪️یعنی دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل شده و سرِ بهار جشن می‌گرفتند. اما چرا در دورهٔ هخامنشیان آثاری از آن نمانده است؟
▫️ما خبر داریم از کتاب «آیین شهریاری در شرق»، که در اهواز، و به احتمال در تخت جمشید مراسم عظیمی برگزار می‌شده. در این سنّت‌های نوروزی، مقدار زیادی سنّت‌های نوروزی بین‌النهرینی می‌توان مشاهده کرد. کلاً آیین‌های نوروزی جهانی‌اند. این را در پدیده‌شناسیِ اسطوره و در دیدگاه میرچا الیاده می‌توان دید. در همه جای دنیا برای جشن سال نو چیز‌های مشترک وجود دارد. ولی اسطورهٔ نوروزی بین‌النهرین قدیم، محلی است. بدین معنی که، بنا بر این اسطوره، خدا شهید می‌شده و زنده شدنِ دوبارهٔ وی با جشن و سرور همراه بوده است. معمولاً پیش از پنجه یا خمسهٔ مسترقه (پنج روز پیش از آغاز سال نو)، خدا ( دُموزی سومری یا سیاوشِ ایرانی) شهید محسوب می‌شده. در اینجا نیز چند روز پیش از نوروز، مردم به آرامگاه می‌رفتند، چراغ می‌بردند و به گریه و زاری می‌پرداختند. بردن چراغ بدین منظور بود که مسیر ارواح را روشن کنند، بدان امید که آنان بازگردند.‌
خمسهٔ مسترقه برابر با روز سیزدهم است. در خمسهٔ مسترقه، معمولاً آشوب ازلی را مجسّم می‌کردند. به این مفهوم که نظم و قانون در این پنج روز وجود ندارد و در پیِ آن، دوازده روز می‌آید که دوازده ماه است.

▪️یعنی دوازده ماه سی روزه در سال وجود دارد و پنج روز و اندی که خمسهٔ مسترقه را می‌سازد.
▫️بله، ولی درست است که آخر سال است، اما معرّف آشوب نخستین جهان پیش از نظم و آفرینش می‌باشد. در ایام پنجه، مراسم اُرجی (همبستری گروهی) رواج داشته و مراسم دیگر. در قدیم، گاه پنجه به آبان یا آذرماه می‌افتاد که پیش از سال نو محسوب می‌شده. روز سیزدهم معرف همین خمسهٔ مسترقه است.

▪️چرا سیزده نوروز نحس محسوب می‌شده؟
▫️چون سیزده معرّف آشوبِ ازلی پیش از آفرینش است. هر نوع آشوب پیش از نظم گرفتن، نحس محسوب می‌شده و بی‌نظام به شمار می‌آمده. دنیا پس از برقراری نظم، مقدّس می‌شود. پنج روزِ «خمسه» مقدّس نیست، پس سیزده‌به‌در هم مقدّس نیست.‌

▪️آیا مراسم خاصی برای سیزده‌به‌در وجود داشته؟
▫️مراسم از خانه بیرون زدن و جشن و پایکوبی در اماکن عمومی، و گاه مراسم اُرجی برگزار می‌شده که آثارش را حتی تا دورهٔ صفوی هم مشاهده می‌کنیم.

▪️آیا در منابع نوشتاری دقیقاً به این نکته اشاره شده است؟
▫️معمولا مراسم اُرجی در روزهایی است که معرّف آشوب ازلی است. مثلاً در ایران، مراسم خمسهٔ مسترقه را به صورت میر نوروزی داریم که پنج روز، دزدی حاکم می‌شود و در گوش فرمانروا می‌زند. این به نحوی آشوب و بی‌نظمی محسوب می‌شده. یکی از کیفیات عمومی این روز‌های آشوبی، آیین اُرجی است، ولی دقیقاً متنی در این‌باره نیست. تنها می‌دانیم که مثلاً در دورهٔ صفویه که زنان همه چادر به سر می کردند، در روز سیزده نوروز بی‌روبند و چادر به خیابان می‌آمدند.

▪️پس مراسم خاصی وجود داشته؟
▫️بله، اما تمام اینها به احتمال بسیار زیاد صادق است و قطعی نیست. خانم مری بویس هم در کتاب «تاریخ دین زردشت» آورده که عید نوروز تحت تأثیر فرهنگ بین‌النهرینی است، ولی گمان نمی‌کنم تأثیر بین‌النهرین است، به گمان من، این عید بومی آسیای غربی بوده و محتملاً از نجد ایران به بین‌النهرین رفت، یا همزمان در سراسر منطقه وجود داشته.

از اسطوره تا تاریخ، مهرداد بهار، صفحهٔ ۳۳۱–۳۲۹
[بخش‌هایی از گفتگوی دکتر ابوالقاسم اسماعیل‌پور با مرحوم استاد دکتر مهرداد بهار]

 

  • منبع خبر : کانال استاد شفیعی کدکنی