نصیر بوشهر – راضیه عقیلی مهر – «ایران در دوره­ ی قحطی، روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت» عنوان کتابی است از یک نویسنده­ ی انگلیسی که در سال ۱۸۷۳ میلادی/ ۱۲۹۰ هجری قمری از سوی دانشگاه آکسفورد چاپ و منتشر شد. «ویلیام بریتل بَنک» نویسنده­ ی این کتاب در سال […]

 

نصیر بوشهر – راضیه عقیلی مهر – «ایران در دوره­ ی قحطی، روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت» عنوان کتابی است از یک نویسنده­ ی انگلیسی که در سال ۱۸۷۳ میلادی/ ۱۲۹۰ هجری قمری از سوی دانشگاه آکسفورد چاپ و منتشر شد. «ویلیام بریتل بَنک» نویسنده­ ی این کتاب در سال ۱۸۷۲ میلادی /۱۲۸۸ هجری قمری سفری به شرق و کشور ایران داشت. او در مسیر سفرش به ایران از طریق کشتی به بندر عباس وارد شد، سپس از آنجا به بوشهر رفت و از راه بوشهر با اسب و قاطر اجاره ای و خدمه به شیراز و سپس اصفهان راهی شد تا به رشت و بندر انزلی و دریای خزر برسد.

ویلیام بریتل بنک، جوان ماجراجوی انگلیسی با وجود آن که از سوی اطرافیان بارها از رفتن به ایران در دوران قحطی، منع شده بود. اما روحیه ی کنجکاوی، شجاعت و غروری که داشت او را وادار کرد تا همه ی خطراتی را که از گفته ها و شنیده های دیگران از ایران به دست آورده بود را به جان بخرد و تا به سرانجام رساندن این سفر روی تصمیم خود پافشاری کند. هر چند او در سفر خود از جنوب به شمال ایران با خطرات جانی هم روبرو می شود به گونه ای که بارها از سوی دوستان و مردم محلی در طول مسیر از ادامه ی مسیر منع می شود اما بی پروا و بی توجه به آن سفرش را به پایان می رساند.

جالب اینکه بریتل بنک در پایان سفرنامه اش نوشته است: « کل سفر من، سفری لذت بخش و جالب توجه بود. تمام خستگی ها و سختی های سفر، خیلی زود به فراموشی سپرده شد و تمام خوشی هایش با بازگو کردن آن در کتاب، برای من تازگی پیدا کرد و عشقم به جست و جو در شهرها را افزود. کوله بار سفر، مهیاست و آماده ام تا دوباره آن را بر دوش بکشم و از خواننده انتظار دارم که به من بگوید: سفرت به خیر!»

طبیعت سفر این چنین است که مسافر را به شناخت آداب و رسوم رفتارها و فرهنگ های متفاوت در هر جامعه وا‌می دارد. ویلیام نیز به روایت خودش در این سفرنامه به شناخت از این فرهنگ در کشور ایران دست می‌یابد و آن را به قلم و نگاه خویش و در لابه لای نوشتارش به تصویر می کشد.

این اثر با وجود آنکه حدود ۱۵۰ سال از انتشارش به زبان اصلی گذشته است اما به گفته­ ی سیده­ فاطمه یاحسینی مترجم آن که در مقدمه­ ی خود آورده است، این کتاب با وجود آنکه «بارها مورد استناد پژوهشگران ایرانی نیز قرار گرفته است. اما ترجمه­ ی آن مانند بسیاری از منابع مشابه به تأخیر افتاده بود.»

این مترجم در بخشی از مقدمه­ ی کتاب به گفته­ ی دکتر ویلم فلور، ایرانشناس برجسته و مشهور هلندی مقیم ایالات متحده­ ی آمریکا، اشاره کرده که عنوان داشته است: «این کتاب در تحقیقات ایران­شناسی مربوط به عصر قاجار از اهمیت خاصی برخوردار است.»

همچنین ویلم فلور نیز در مقدمه ی ترجمه ی این کتاب آورده است: « او(ویلیام) به هر جایی که قدم ­گذاشته، رنج مردم را دیده و آن را با دقت وصف کرده است؛ این که چقدر آنان تیره بخت بوده و مثل مگس به راحتی می مرده اند. او همچنین به ما یادآور می شود که زندگی می گذرد، و مهم تر از آن، این که اگر کسی پول داشت، گرسنگی هم نمی کشید. در واقع، علت اصلی گرسنگی نه تنها در ایران بلکه در همه ی دنیا، همین مسأله است. گرسنگی، در جاهای مختلفی وجود داشته و سبب آن، نبود غذا نبوده بلکه مردم پول نداشته اند تا غذا بخرند.» فلور در بخش دیگری از نوشتار خود در ادامه ی مقدمه ی این اثر آورده است: «بسیاری از افراد حتی از وجود این کتاب آگاه هم نیستند. بنابراین، این ترجمه، یک اثر مهم برای دانش ما از دوره­ ی قاجار و زمانی ست که هم انسان ها و هم حیوانات از گرسنگی رنج می بردند.»

در پایان، خواندن آنچه بریتل بنک در مقدمه ی کتابش عنوان داشته، قابل توجه است: «ایران در آن زمان، دچار قحط و گرسنگی شده بود. برای همین افراد کمی علاقه داشتند که به آن کشور سفر کنند. اما علاقه و عشق من به ماجراجویی و سفر باعث شد که تصمیم بگیرم از هند به ایران بروم و سپس از طریق دریای خزر و رودخانه­ ی ولگا به اروپا برگردم. وسعت و دامنه­ ی قحط در ایران، واقعاً دردناک بود. من قحطی را از بوشهر تا انزلی مشاهده کردم. آثار قحطی در تمام روستاها، شهرها و دشت­ ها دیده می شد.»

گفتنی است این کتاب در ۲۲۰ صفحه با قیمت ۳۰۰۰۰ تومان از سوی انتشارات شیرازه منتشر شده است. همچنین از این بانوی بوشهری به تازه گی در سال ۱۴۰۰ کتاب دیگری تحت عنوان «آنفلونزای ۱۹۱۸ در آمریکا و ایران» نوشته ی مارگارت همفریز، امیر ارسلان افخمی از نشر «هامون نو» چاپ شده است.

  • نویسنده : راضیه عقیلی مهر
  • منبع خبر : نصیر بوشهر