کاروان آهسته ران جامانده ام از دوستان
بنام خداوند شهیدان صدای صوت قران تمام آرامگاه شهدا را پوشانده بود تشیع جنازه یادگاری بزرگ باقی مانده از جنگ ، جانباز حاج حسن لاوری در هیاهوی جمعیت و صدای هق هق گریه ها . نگاه متحیرم جمعیت را میشکافت و بدنبال خاطراتی میگشتم که ۳۸ سال پیش در همین مکان رقم خورده بود اسفند […]
فصل ماهی گندو
نصیربوشهر – پروین گلستانیان: در این فصل ، دریا خوار خوار (آرام) می باشد . اما زمانی که لنجی رد می شد آب دریا تکونی می خورد و امواج با ناز و عشوه به رقص در می آمد و ریگ های افتوخورده داغ را بوسه می زد. شالو ها( پرنده دریایی ) بال هاشون پهن […]
نوروز در کیچه پس کیچه ی خاطرات
نصیربوشهر – پروین گلستانیان: بوی عطر طاره تموم کیچه پس کیچه ی محل را پر کرده بود ، طاره ی خوش رنگ با قواره ای زیبا از دل دمیت با چند شکاف نازک با خط های سفیدی وسط دمیت میدرخشید و بوی عطر طاره در محل عطر افشانی می کرد ، صدای خش خش پیش […]
Saturday, 12 April , 2025