نصیر بوشهر – مهدیس غنی زاده – منتقدان ادبی معمولا ترجیح میدهند که قضاوت درباره آثار دهه ۸۰ و۹۰ را به زمان دیگری موکول کنند، زمانی که از این دوره دور شدهایم و حرکتهایی که صورت گرفته تاثیرشان را کاملا نشان دادهاند. با این همه، نمی توان تاثیر این دو دهه را در حوزه ادبیات […]
نصیر بوشهر – مهدیس غنی زاده – منتقدان ادبی معمولا ترجیح میدهند که قضاوت درباره آثار دهه ۸۰ و۹۰ را به زمان دیگری موکول کنند، زمانی که از این دوره دور شدهایم و حرکتهایی که صورت گرفته تاثیرشان را کاملا نشان دادهاند. با این همه، نمی توان تاثیر این دو دهه را در حوزه ادبیات نادیده گرفت، ویژگیهایی که برخی به نفع ادبیات بودند و برخی به ضرر آن.
مثلا با نگاهی به فراز و فرودهای ادبیات طی دو دهه گذشته میتوان به این نتیجه رسید که یکی از ویژگیهای دهه هشتاد و نود در حوزه داستاننویسی، ظهور نویسندگان جوان و معرفی آنها از طریق جوایز ادبی بود، نویسندگان جوانی که با جسارت وارد عرصه داستاننویسی شدند و آثار قابل توجهی خلق کردند. ویژگی داستانهای این دهه گرایش به رئالیسم(واقع گرایی) بود؛ چیزی که در داستانهای دهه هفتاد نویسندگان به آن بیاعتنا بودند. توجه به آموزش داستاننویسی از دیگر نکاتی بود که داستاننویسان نوقلم به آن روی آوردند؛ از دلِ همین کارگاهها نویسندگان بسیاری به جامعه ادبی کشور معرفی شدند که توانستند در جایزههای ادبی نیز برگزیده شوند. البته نباید این نکته را نادیده گرفت که با تأکید بر شیوههای داوری جوایز ادبی و نظارت پیش از چاپ، ادبیات را به سمت و سوی آسان پسندی کشاند؛ با این اندیشه که بتوانند مخاطب بیشتری برای این گونهی ادبی دست و پا کنند؛ اما غافل از آن که این آسان پسندی در هم شکل شدن تکنیکها و مضامین ارائه شده، ادبیات معاصر را با یک خطر عمده روبرو ساخت؛ اینکه آیا این نوع نگرش دغدغه انسان معاصر است؟
البته ادبیات و جامعه، هر دو در حال تحرک و تحول هستند و بر هم تاثیر متقابل میگذارند؛ نویسنده تحت تاثیر محیط و زمانی است که در آن زندگی میکند و منطبق با آن شرایط دست به آفرینش ادبی میزند و بیتردید جامعه در پدیدآوردن آن اثر دخالت مستقیم دارد و بر تفکر و احساسات نویسنده موثر است.
شعر نیز از فرمگرایی و تکنیک گرایی که شاعران دهه هفتاد با آن درگیر بودند، خود را رهانید و شاعران به شعر ساده روی آوردند، شعری که مردم و مسایل زندگی روزمره در آنها رنگ بیشتر داشت. شاعران دغدغههای کوچک روزمرهشان را در شعرها به راحتی مطرح کردند و اتفاقا توانستند رونقی به بازار شعر بدهند و باعث شوند که مجموعه شعرهای معاصر دوباره به سبد خرید اهالی ادبیات باز گردد، البته گرایش به عرفانزدگی و فضاهای فردی، فضاهای انتزاعی در شعر نیز چیزی بود که دراین دو دهه شاهد آن بوده ایم.
در سال های گذشته مجموعه شعرهای خوبی، تقریباً از همه نسلها، منتشر شد. مجموعههای قابل توجهی هم از شاعران جوانی چاپ شد که کتاب اولشان بود. بعضی از آنان در همین دهه چند کتاب چاپ کردند و بهعنوان شاعری حرفهای جا افتادند. پرهیز ناشران از چاپ شعر، در این اواخر، شکسته شد و بعضی از کتابها به چاپهای متعدد رسید. اینها همه نشانه آن است که شعرهای این دوره بهطور نسبی توانسته است، بیش از پیش، با مخاطب خود رابطه برقرار کند.
در دهه اخیر به اقتضای مجموعه شرایط موجود، شعر ایران از جایگاه و مقبولیت بیشتری در بین مخاطبان برخوردار شده است که شاید از دلایل عمده آن نزدیک تر شدن زبان شعر، به زبان جامعه ادبی و فرهنگی است و این ملموس بود زبان موجب استقبال مخاطبان شد. در این میان به ویژه شعر جوان از جایگاه بهتری نسبت به گذشته برخوردار شده و استقبال از آثار عموم شاعران در نمایشگاههای کتاب دلیل روشنی بر این باور است.
اگر بخواهیم کتاب های پُرفروش شعر و داستان در دهه های اخیر را مقایسه کنیم به نتایج جالبی می رسیم؛ به عنوان مثال در دهه ،۷۰ رمانِ «بامداد خمار» نوشته ی فتانه حاج سیدجوادی توانست مخاطبان زیادی پیدا کند، بامداد خمار رمانی است که حاج سیدجوادی در سال ۱۳۷۴ نوشته است. این کتاب در ۱۰ سال ۳۰۰ هزار نسخه فروش داشته و برخی از نوبتهای چاپ آن با شمارگان ۱۰ تا ۱۸ هزار نسخه در خور توجه است. این کتاب، داستان سوزناک عشقِ نافرجام دختری اعیان از دوره قدیم تهران، به جوانی نجار از طبقه پایین جامعه است. «بامداد خمار» » یکی از پرفروشترین رمانهای معاصر ایران است.
بامداد خمار که نوشته شد، بسیار مورد استقبال قرار گرفت، همه به دنبال این بودند که بدانند چگونه میتوانند کتاب بنویسند و کتابشان ماندگار شود. یکی از کسانی که به دنبال این کار رفت، ناهید پژواک بود. او به سراغ همان داستان رفت اما از زاویهای دیگر. چاپ اول این کتاب در دهه ۸۰ منتشر شد و تاکنون ۴۰ بار تجدید چاپ شده است.
البته استقبال از این کتاب همانند «بامداد خمار» نبود اما خیلیها میخواستند بدانند آن طرف ماجرا چه خبر است، برای همین به سراغ «شب سراب» رفتند و این کتاب را خواندند.در سال های اخیر روزبه معین با ابتکاری که در چاپ کتابش به کار برد، توانسته تاکنون عنوان پرفروشترین کتاب دهه ۹۰ را از آن خود کند. او ابتدا در صفحه اینستاگرامش متنهایی از کتاب را قرار داد و بعد که عطش مخاطبان را دید، تصمیم گرفت کتاب را منتشر کند. کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده» یک رمان ایرانی با موضوع عاشقانه است که تمِ معمایی – هیجانی دارد و در مدت زمان تقریبا یک ماهه به چاپ بیستم رسید. این رمان داستان نویسندهای به نام آرمان روزبه و یک دختر روزنامه نگار است. کتاب با یک خاطره از دوران کودکی آرمان شروع میشود؛ خاطرهای که در ادامه، اساس اتفاقات بعدی کتاب است. این کتاب، جز کتابهای پرفروش دهه ۹۰ است، در انتشارات نیماژ در تیراژ حدود ۶۵ هزار نسخه به چاپ رسیده است.
پر فروش ترین کتاب های شعر نیز در دهه ۹۰ متلعق به فاضل نظری بوده است. فاضل نظری با ۱۴۰هزار نسخه کتاب، پرمخاطب ترین شاعر دهه ۹۰ است. «ضد» کتاب محبوب او در میان غزل دوست ها، با ۸۵هزار و «کتاب» با ۵۵هزار نسخه در رتبه های اول و دوم قرار دارد. این اولین رکوردشکنی کتاب های او نیست، او قبل تر با «ضد» رکورد فروش سوره مهر را در نمایشگاه تهران شکست و «کتاب» پنجمین دفتر شعر او طی یک ماه ۲۵ هزار جلد فروخت. مضمون غزل های این شاعر۳۹ ساله در این دو کتاب عارفانه، عاشقانه و اجتماعی است.
علیرضا آذر نیز با سه عنوان کتاب «آتایا»، «اسمش همین است» و «اثر انگشت» و در مجموع ۴۳هزار و ۶۰۰ نسخه، در زمره ی پرمخاطب ترین شاعران دهه ی اخیر به شمار می رود.
می توان چنین نتیجه گرفت که مخاطبان شعر امروز، در مواجهه با اشعار شاعران، به دنبال نام کتاب نیستند؛ بلکه ملاک آنها بیشتر اسم خود شاعر است.
با در نظر گرفتن شمارگان بالای ۱۰ هزار، کتاب های شعر منتشر شده در دهه ۹۰ کمتر از ۳۰ درصد کتاب های داستان منتشر شده در این دهه مخاطب دارد. این به معنی ریزش علاقه مندان به شعر است. یعنی در آثار منتشر شده در این سال ها، شعر کمتر از یک سومِ داستان مخاطب دارد. نکته ناراحت کننده ای است اما در فهرست پرفروش های هر کدام یعنی شعر و داستان یک نکته مشترک وجود دارد که هر کتاب پرفروشی، کتاب محبوبی نیست. برخی از کتاب ها در این فهرست ها به درستی در جای خود قرار گرفته اند و نمی توان خدشه ای به جایگاه آن وارد کرد اما درباره برخی از این کتاب ها سوالاتی وجود دارد. آن هم این که چطور شاعران و نویسنده های جوانی در اولین تجربه های خود به آمار خیره کننده ای می رسند و یک شبه ره صد ساله را طی می کنند؟ چطور می توان مخاطبِ پیگیر شعر و داستان را با مخاطبی که با یک جرعه شعر اینستاگرامی، ظرف شعری اش پر می شود در یک کفه ترازو گذاشت و چشم به روی جشن های امضای بی شمار برخی شاعران و نویسنده ها بست…؟!
- نویسنده : مهدیس غنی زاده
- منبع خبر : نصیر بوشهر
ناشناس
تاریخ : 9 - خرداد - 1400
این چیزها همش پشمه
تاگرانی وبیکاری تورم باشه فقر حقارت و….به وجود میاد