▪️نمونههای متعددی در دست است که اساطیر بنیاد داستانهای حماسی شدهاند، مثلاً داستان سیاوش و کیخسرو و فرود بر مبنای اسطورهٔ پرستشِ درخت یا درختهای مقدّس است. در استعارههای لیکافی یکی از استعارههای مادر این است: انسان گیاه است، لذا برای خانواده شجره میکشیدند یا اصطلاحاتی چون بیخوبن برکندن داریم. در ماجراهایی که […]
▪️نمونههای متعددی در دست است که اساطیر بنیاد داستانهای حماسی شدهاند، مثلاً داستان سیاوش و کیخسرو و فرود بر مبنای اسطورهٔ پرستشِ درخت یا درختهای مقدّس است.
در استعارههای لیکافی یکی از استعارههای مادر این است:
انسان گیاه است، لذا برای خانواده شجره میکشیدند یا اصطلاحاتی چون بیخوبن برکندن داریم. در ماجراهایی که گشتاسب در نزد قیصر روم دارد با اسطورهٔ کهنِ نبردِ ابرِ بارانزا و ابرِ خشک مواجهیم.
یک اسطورهٔ کهن، گرگکشی است که در شاهنامه در داستانهای متعددی تحت سرپوش بلاغت مستتر است.
در بُندهشن آمده است که گرگ نخستین را اهریمن آفرید، شاید از همین روست که در شاهنامه تورانیان که دشمن ایران هستند
– مثلاً ارجاسب یا بیدرفش –
گرگ خوانده میشوند:
بیامد پس آن بیدرفش سترگ
پلید و بد و جادوی و پیر گرگ
ج ۶، پادشاهی گشتاسب
کُهرَم پسر ارجاسب تورانی همچون پدر خود گرگ است:
کدام است گفتا کُهْرَم سترگ
کجا پیکرش پیکر پیر گرگ
ج ۶، پادشاهی گشتاسب
به اعتبار تاریخی میتوان گفت جنگ گشتاسبیان با ارجاسبیان مبتنی بر گرگکشی است به این معنی که در بنیاد، مسئله بر سر ربودن گلههای ایرانیان به دست تورانیان (اقوام گلهدار آسیای مرکزی) است.
گرشاسب و گشتاسب و برخی دیگر از شاهان و پهلوانان ایران گرگکُش هستند.
گرگی را که گرشاسب کُشت موسوم به پشن است که بعدها جدّ تورانیان میشود چنانکه اسم پدر افراسیاب پشنگ بوده است.
گشتاسب زمانی که در نزد قیصر روم است گرگی جادو را کشته بود. او برای تشرّف به مرحله مردی و پهلوانی همچنان که اژدها میکشد با گرگ نیز نبرد میکند:
که چون بود با گرگ پیکار تو
دل ما پر از خون بُد از کار تو
ج ۶، پادشاهی لهراسباب
طبیعی است که آریاییان گلهدار از گرگ هراسان و متنفر باشند، هر چند اسم برخی از آنها گرگ = جورج = گئورک بوده است.
[برخی توجیه کردهاند که فئودالهای اروپایی، از باب تحقیر رعایای خود را به اسامی جانوران میخواندند.]
در فرهنگ کهن اروپا اهریمن به صورت گرگ خونآشامی (دراکولا و vampire) درمیآید و آدمی را نابود میکند.
شاهِ نامهها
استاد دکتر سیروس شمیسا، صص ۵۳۲–۵۳۰
پینوشت: از اینرو که فهم اسطوره در فهم بنیادهای داستانی شاهنامه اهمیت بالایی دارد، مدتیست که مستمراً از اسطوره میگوییم.
گُشتاسب پسر لهراسب است. لهراسب از نیای کیقباد است.
دو گَرشاسب در شاهنامه داریم:
گَرشاسبِ پهلوان، جد بزرگ رستم.
همان که گرگ پشن را کشت.
نیای رستم به ترتیب:
گرشاسب»نریمان»سام»زال»رستم
گرشاسبِ دیگر پسرِ زو و آخرین پادشاه پیشدادیست.
- منبع خبر : کانال استاد شفیعی کدکنی
Tuesday, 3 December , 2024