▪️مسلّماً شاهنامه در مدت نُه تا ده قرن در قلمرو وسیع زبان فارسی که چهارچوب هویّت فرهنگی ایران و قلمرو ملّی آن محسوب می‌شود، بیش از هر اثر دیگری با زندگی عامّهٔ مردم عجین بوده و از محفل خواصّ تا منازل و محافلِ عوام همه جا حضور داشته است. همان طور که حضور شاهنامه در […]

▪️مسلّماً شاهنامه در مدت نُه تا ده قرن در قلمرو وسیع زبان فارسی که چهارچوب هویّت فرهنگی ایران و قلمرو ملّی آن محسوب می‌شود، بیش از هر اثر دیگری با زندگی عامّهٔ مردم عجین بوده و از محفل خواصّ تا منازل و محافلِ عوام همه جا حضور داشته است. همان طور که حضور شاهنامه در دستگاه سلاطین غوری (به قول صاحب چهارمقاله) و کوشش شایستهٔ دربار تیموریان و بایسنقر میرزا برای ترتیب عالیترین نسخهٔ شاهنامه با مقدّمهٔ مبسوط و توجّه ویژهٔ شاه اسماعیل صفوی به شاهنامه‌خوانی برای تقویت روحیّهٔ ملّی و نظامی، تقریباً مشخص و قطعی می‌نماید، حضور پهلوانان شاهنامه به خصوص رستم دستان در قهوه‌خانه‌ها و زورخانه‌ها و در و دیوار ابنیه و کاخ‌های عمومی و خصوصی و سردر حمام‌ها و احتمالاً بعضی کاروانسراها و اماکن دیگر امری مسلّم است. وجود نقّالان و شاهنامه‌خوانان و تألیف رستم‌نامه‌های نثر به فارسی و ترکی نیز گواه دیگری است بر اقبال و خوگری همگانی مردم ایران با اثر بزرگ فردوسی.

▪️ظاهراً در تاجیکستان تا انقلاب بلشویکی و حتی پس از آن و در بسیاری از مناطق افغانستان تا این اواخر و در آسیای صغیر تا زمان استیلای عثمانیان (نه سلجوقیان)  و در آذربایجان و قفقاز تا حدود سدهٔ یازدهم هجری، به فارسی و پس از آن به فارسی و ترکی شاهنامه و به خصوص قسمت‌های پهلوانی آن، همیشه و همه‌جا معروف و مورد علاقهٔ عموم مردم بوده است. قراین تاریخی نشان می‌دهد که فرمانروایان، و بزرگان ترک و ترکستان نیز، که طبعاً نمی‌توانسته‌اند با مضامین ایرانی و تورانی شاهنامه موافق باشند، تحت تأثیر این اثر بزرگ قرار داشته و گاهی در اثبات انتسابِ به افراسیاب مبالغه می‌کرده‌اند. ردّ پای پهلوانان شاهنامه، به خصوص رستم در ادبیات و داستان‌های ملّی گرجی و ارمنی نیز مشهود و آشکار است و چنانکه در جای دیگر نیز گفته‌ایم، شگفت‌آور اینکه در بعضی حماسه‌های گرجی رستم یاور گرجیان است بر ضدّ افراسیاب و ایرانیان.

فردوسی و شاهنامه، ص ۷۷
زنده‌یاد استاد منوچهر مرتضوی

  • منبع خبر : کانال استاد شفیعی کدکنی