“عادت کردن”و این “بد عادتی “است و انگار نسل به نسل به ما منتقل می شود.”جامعه ایرانی”در طول تاریخ خود را در اکثر “مواقع” به “شرایط” ،عادت داده است.در این “دقیقه های کرونایی”که “دورشدن”،تنهای “داروی”در دسترسی است،می ترسم از “تکرار”این “دور شدن ها”.در این روزها که “دست دادن ها”،”نوازش ها”،”نیایش ها”همه را “ممنوعه”خوانده اندو حتی […]

“عادت کردن”و این “بد عادتی “است و انگار نسل به نسل به ما منتقل می شود.”جامعه ایرانی”در طول تاریخ خود را در اکثر “مواقع” به “شرایط” ،عادت داده است.در این “دقیقه های کرونایی”که “دورشدن”،تنهای “داروی”در دسترسی است،می ترسم از “تکرار”این “دور شدن ها”.در این روزها که “دست دادن ها”،”نوازش ها”،”نیایش ها”همه را “ممنوعه”خوانده اندو حتی بر “مزار”عزیزان رفتن نیز “قدغن”نموده اند،چگونه می توان پذیرفت جامعه ای که در نبرد “سنت و مدرنیته”نتوانسته   از “داشته های سنتی”خویش محافظت و از “مدرنیت”جز “تقلید کور و کودکانه” داشته ای دشت کند و هنوز “عادت”چون “خون”در باطنش جاریست بتواند در”پسا کرونا”اندک باقی مانده از “احساس”،”عاطفه”،”دوست داشتن ها”،”صله رحم”و”یاری رساندن”را حفظ نماید.آنچه امروز شاهد آنیم در تیپ های اجتماعی چون “مدافعان سلامت”،”گروههای حامیان معیشتی محرومان”شاید بیشتر از آنکه در جبهه “مقابله با کرونا” بتوان انها تحسین نمود باید بخاطر “پاسداری از اخلاق وحفظ ارزشهای انسانی”آنها را ستود.آنچه در کشورهای مدعی “تمدن جدید”و”مدرنیته” به کمترین شکل ممکن در حال انجام است.آری به گمانم باید پذیرفت که ما “ایرانیان”در نقد رفتارهایمان “تن به عادت دادن”را باید بپذیریم و اصلاح کنیم.مبادا عادت کنیم به “ندیدن والدین”،مبادا “عادی”شود”ندیدن همدیگر(صله رحم”،مبادا از “ترس”کم شدن کالا ها به آن قدر بخریم تا آن کالا شود “کیمیا”برای همنوعان ما ،مبادا “ایمان بیاوریم به فصل سرد”

  • منبع خبر : نصیر بوشهر