دایانا دارک عرب‌شناس و نویسنده فرهنگی در حوزه خاورمیانه که بارها در برنامه‌های شبکه خبری بی‌بی سی به عنوان کارشناس شرکت کرده است. مقالات او در نشریات معتبری چون «گاردین»، «فایننشال تایمز» و «دیلی تلگراف» منتشر شده اند. او هم چنین یک خانه دارای قرن هفدهمی را در سال ۲۰۰۵ میلادی در شهر قدیمی دمشق […]

دایانا دارک عرب‌شناس و نویسنده فرهنگی در حوزه خاورمیانه که بارها در برنامه‌های شبکه خبری بی‌بی سی به عنوان کارشناس شرکت کرده است. مقالات او در نشریات معتبری چون «گاردین»، «فایننشال تایمز» و «دیلی تلگراف» منتشر شده اند. او هم چنین یک خانه دارای قرن هفدهمی را در سال ۲۰۰۵ میلادی در شهر قدیمی دمشق خریداری کرد.

کتاب‌های زیادی از او درباره راهنمای سفر به سوریه، عمان و ترکیه چاپ شده اند. تازه‌ترین کتاب نوشته شده او «عثمانی‌ها: میراث فرهنگی» نام دارد که توسط انتشارات «تیمز‌اند هادسون» چاپ شده و از تاریخ ۱۵ نوامبر سال جاری میلادی برای خرید در دسترس است.

صد سال پس از پایان رسمی امپراتوری عثمانی در تاریخ یکم نوامبر ۱۹۲۲ میلادی زمان آن فرارسیده که نگاهی دوباره به تاریخ عثمانی داشته باشیم. امپراتوری عثمانی بیش از شش قرن از سال ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ میلادی در سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا و با حاکمیت بر ۷۰ قومیت که به بیش از ۱۲ زبان مختلف صحبت می‌کردند بر منطقه‌ای گسترده‌تر از قلمروی بیزانسی‌ها و برای مدت طولانی‌تری از دوره حکمرانی رومیان حکومت کرد.

با این وجود، گویی که عثمانی‌ها یک قوم ناپدید شده‌اند و میراث آنان حتی گاهی عمدا نادیده گرفته شده است. اغلب اوقات تمرکز تحریف کننده‌ای بر سال‌های فاجعه‌آمیز نهایی آن امپراتوری وجود داشته که باعث می‌شود نتوانیم تصویر گسترده‌تر آن امپراتوری را مشاهده کنیم. بنابراین، مهم است که دلایل طول عمر قابل توجه امپراتوری عثمانی به ویژه در سالیان اولیه شکل گیری آن را بررسی کنیم.

شعار امپراتوری «دولت ابدی» بود که خود سطح جاه طلبی عثمانی را نشان می‌دهد. تغییر کلیشه‌ها دشوار است. با این وجود، حقیقت ناخوشایند این است که عبارت «مرد بیمار اروپا» برای اولین بار توسط یک دیپلمات اسپانیایی در توصیف انگلستان در دهه ۱۵۰۰ میلادی استفاده شد و در طول محاصره دوم وین در سال ۱۶۸۳ میلادی حدود ۱۰۰ هزار مسیحی مجارستانی در اردوگاه عثمانی جنگیدند.

هزاران یونانی، ارمنی، اسلاو و پروتستان ترانسیلوانیا که از شور کاتولیک پادشاهی هابسبورگ و مالیات‌های فئودالی اشراف خود ناراضی بودند نیز در اردوگاه عثمانی و به نفع آن امپراتوری جنگیدند. البته هیچ یک از طرفین جنگ فرشته نبودند که روایتی مبتنی بر آن که یک اروپای شجاع مسیحی در برابر شرق مسلمان مستبد می‌جنگید را صرفا به یک نسخه «دیزنی» ای و تحریف شده از تاریخ تبدیل می‌کند. عثمانی‌ها از همان ابتدا مجموعه متنوعی از مردم را به سوی خود جذب کردند و از آنان حمایت نمودند فلسفه‌ای که مخالف دولت – ملت امروزی بود.

شواهدی برای رویکرد جهانی و فراگیر آنان تا به امروز در میراث معماری مراکز شهرهای تحت قلمروی عثمانی در سراسر امپراتوری سابق‌شان به وضوح قابل مشاهده هستند. بورسا اولین پایتخت عثمانی که در سال ۲۰۱۵ میلادی از سوی یونسکو (اگرچه بسیار دیر) به عنوان یک میراث جهانی شناخته شد به دلیل «فرایند برنامه ریزی شهری بی‌سابقه» و «بازتاب ارزش‌های جامعه» این عنوان را از آن خود ساخت.

قهوه، شلوار، حوله و چادر؛ میراث فرهنگی بزرگ امپراتوری عثمانی/

این شهر الگویی برای تمام شهرهای آینده عثمانی شد که در وهله نخست برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی، تجاری، مذهبی، آموزشی و بهداشتی جامعه طراحی شد و در اطراف مسجد بزرگ مدارس، بیمارستان ها، حمام ها، آبخوری‌ها و آشپزخانه‌های تهیه غذا واقع شده بودند.

این امکانات بدون تبعیض در دسترس همگان بودند که نقطه مقابل «کالج» در فرهنگ و زبان انگلیسی بودند که از واژه لاتین «لگو» به معنای «انتخاب کردن» گرفته شده نهادی که تنها برای افرادی برگزیده ساخته شده بود.

ماهیت برابری طلبانه جامعه عثمانی جایی که مسلمانان، مسیحیان و یهودیان در کنار یکدیگر زندگی و کار می‌کردند جایی که همه به دلیل مهارت‌هایی که در جامعه به ارمغان می‌آوردند ارزشمند بودند یکی از عوامل کلیدی و تاثیرگذار در طول عمر امپراتوری عثمانی بود. بازار بورسا هنوز هم تا به امروز شلوغ است و مرکز تجاری شهر باقی مانده است.

در نظم جهانی عثمانی بازرگانان ماهر به شدت مورد احترام بودند زیرا ارزش‌شان برای جامعه و برای برای خزانه از طریق درآمدی که به دست می‌آوردند برسمیت شناخته می‌شد.

این الگو در دومین پایتخت عثمانی در ادرنه و سپس در قسطنطنیه (استانبول امروزی که در سال ۱۴۵۳ توسط ارتشی شامل مسلمانان و مسیحیان تحت رهبری مهمت فاتح تسخیر شد) تکرار شد جایی که بازار بزرگ هنوز دارای بیش از ۴۰۰۰ مغازه است که در ۶۱ خیابان سرپوشیده قرار گرفته اند.

همین رویکرد جامعه محور در نگرش عثمانی‌ها نسبت به پناهجویان نیز آشکار بود. از آغاز تا پایان امپراتوری عثمانی پناهجویان اعم از مسلمان، مسیحی، یهودی یا هر اقلیت دیگری که از آزار و اذیت رنج می‌بردند برای تبدیل شدن به شهروندی عثمانی و دریافت حمایت دولت عثمانی مورد استقبال قرار می‌گرفتند. به آنان پول و زمین داده می‌شد تا بتوانند روی پاهای خود بایستند و در ازایش پس از یک دوره مهلت مناسب شهروندانی که مالیات پرداخت می‌کردند آزاد بودند هر آن گونه که می‌خواهند عبادت کرده و از دادگاه‌هایی طبق قوانین مذهبی خود استفاده کنند.

انصاف یک اصل راهنمای حکمرانی عثمانی‌ها بود. این اصل مبتنی بر نظام «حلقه عدالت» بود جایی که در آن سلطان، ارتش و مردم همگی به یکدیگر متکی بودند. دولت عثمانی تصدیق کرد که بقای آن به رفاه رعایا بستگی دارد.

نرخ مالیات برای رفاه نسبی جامعه تعدیل شد به طوری که نرخ مالیات برای روستاهای ثروتمند در حاشیه رودخانه‌های حاصلخیز بیش از از روستاهای فقیرتر نزدیک به زمین‌های بیابانی و استپی بود. پس از خشکسالی ها، قحطی‌ها یا جنگ‌ها مالیات به منظور تشویق احیای اقتصادی کاهش یافت یا حتی لغو شد.

میراث فرهنگی عثمانی

چنین رویکردی تا جایی که من می‌دانم به قرن بیست و یکم انتقال نیافته و یا اثری از آن باقی نمانده اما بسیاری از آثار دیگر میراث عثمانی اغلب در اشکالی که اکثر افراد حتی از آن اطلاعی ندارند باقی مانده است. برای مثال، غذاهای عثمانی اساس چیزی است که اغلب از آن به عنوان یک رژیم غذایی مدیترانه‌ای یاد می‌شود و با نام‌هایی مانند ماست، باقلوا و کباب که گواه ریشه ترکی آن است شناخته می‌شوند.

«اولیا چلبی» سیاح قرن هفدهم در این باره نوشته است: «غذا خوردن تنها در امپراتوری عثمانی پیدا می‌شود و معنا دارد. هیچ یک از غذاها در سراسر جهان مسیحیت قابل توجه و چشمگیر نیستند». در آشپزخانه‌های عظیم کاخ توپکاپی ۶۰ آشپز به کار گرفته شدند که پس از گذراندن آزمون‌های سخت از سراسر امپراتوری استخدام شدند. دستور العمل‌های بسیار پیچیده مبتنی بر مواد تازه مخفی نگه داشته شده و هرگز نوشته نشدند.

قهوه، شلوار، حوله و چادر؛ میراث فرهنگی بزرگ امپراتوری عثمانی/

از جمله ۴ میراث مهم فرهنگی مهم دوره عثمانی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱-قهوه

کافه‌ها و قهوه نوشیدن در سراسر امپراتوری رواج یافتند و در دهه ۱۵۵۰ از طریق سوریه از بندر مخا در یمن به پایتخت عثمانی رسیدند. سلطان سلیمان که عاشق نوشیدنی‌های مختلف بود آیین مرتبط با قهوه نوشیدن را زیر نظر قهوه ساز ارشد ایجاد کرد از جمله فنجان‌های سرامیکی مخصوص که به شکلی عالی در کوره‌های مناطق ایزنیک و کوتاهیه ساخته می‌شدند.

پس از محاصره ناموفق دوم وین و پس از آن که نیروهای ارتش عثمانی مقادیر زیادی از آذوقه‌های‌شان از جمله کیسه دانه قهوه را جا گذاشتند نوشیدن قهوه در سراسر اروپا گسترش یافت. هیچ کس در پادشاهی هابسبورگ نمی‌دانست با دانه‌های قهوه چه کند به جز یک افسر لهستانی که دو سال در قلمروی عثمانی در اسارت بود. تا به امروز اعتبار طعم نوشیدن قهوه به وین نسبت داده می‌شود و از قهوه درست کردن به «روش وینی» سخن به میان می‌آید که در آن قهوه با یک لیوان مانند زمان سرو قهوه در قلمروی عثمانی درست می‌شود.

در سال ۱۷۰۰ میلادی حدود ۵۰۰ کافی شاپ در لندن وجود داشت که به «دانشگاه‌های پنی» معروف بودند زیرا یک فنجان قهوه تنها یک پنی قیمت داشت و از آن ذهن‌های بزرگ آن روز بود که در مورد موضوعات سنگین بحث می‌کردند.

امروزه قهوه ترک تقریبا توسط هر کشور حوزه بالکان و هم چنین کشورهای عربی که با فرهنگ مهمان نوازی و دوستی آشنا هستند سرو می‌شود و هر منطقه نام خود را بر آن قرار داده است از قهوه عربی تا یونانی، بلغاری و آلبانیایی.

۲-چادرهای عثمانی

یکی دیگر از آثار میراث سبک زندگی عثمانی چادرهای باشکوه است که نیاکان چادرها و خیمه‌های بزرگ امروزی بودند که نمادی از قرن‌ها مهاجرت عشایری بوده و به عنوان فضاهای چند منظوره با انعطاف‌پذیری زیاد مورد استفاده قرار می‌گرفتند. این چادرها با برخی از بهترین گلدوزی‌های ابریشمی، نقره‌ای و طلایی با شکوه پوشانده می‌شدند که بر روی آن باغ‌های بهشتی پر از گل‌های لاله نماد عثمانی‌ها دیده می‌شد.

فرمانروایان اروپایی از جمله «لوئی چهاردهم» پادشاه فرانسه از طرفداران چادرهای بزرگ عثمانی بودند و این چادرها به عنوان محل برگزاری مهمانی‌های بزرگ و نمایش مد استفاده می‌کرد. کلمه ترکی «کوسک» (Kosk) (که کیوسک در زبان انگلیسی از آن گرفته شده است) نمادی از فرهنگ چادر است که به تدریج به نوعی آلاچیق در باغ تبدیل شد که در آن قهوه و سایر نوشیدنی‌ها سرو می‌شد.

هم چنین، کاناپه‌ای که امروز هنوز به عنوان میراث عثمانی قلمداد می‌شود نیز یک کالای همه کاره بود که به سنتی با کوسن‌ها پر می‌شد و میراث دیگری از زندگی عشایری است که در آن اثاثیه نقش مهمی داشت و برای اهداف متعددی ساخته شده و مورد استفاده قرار می‌گرفت.

۳-لباس

لباس‌ها نیز در دوره عثمانی برای راحتی و انعطاف طراحی شده بودند. لباس‌های زنانه به طور خاص تحت تاثیر ذوق عثمانی قرار داشتند به طوری که «آلیکس» نوه ملکه ویکتوریا آخرین ملکه روسیه و همسر «نیکلای دوم» آخرین امپراتور آن کشور در مراسم تاج‌گذاری خود در سال ۱۸۹۶ میلادی در تضاد کامل با لباس‌های مهمانان لباس «کافتان» برگرفته از طراحی دوره عثمانی را بر تن کرد. کافتان به عنوان بخشی از فرهنگ هیپی در دهه ۱۹۶۰ میلادی نیز محبوب شد. زنان ترکمن در زیر ردای رنگارنگ خود همان شلوارهای گشاد سالور مردان را می‌پوشیدند تا بتوانند با آن بر روی اسب بجنگند و حتی نوزادان‌شان را پشت خود می‌بستند.

اولین فمینیست‌های اروپایی پس از آن که برای نخستین این نوع شلوار را در سرزمین‌های عثمانی دیدند آن را به بریتانیا آورده و این نوع از شلوار از آنجا به امریکا رفت و به نام «آملیا جنکس بلومر» مدافع حقوق زنان به «بلومرز» تغییر نام پیدا کرد و ریشه عثمانی آن فراموش شد.

۴-حوله

حوله‌هایی که در حمام‌های ترکی به‌عنوان نوارهای جاذب پارچه پنبه‌ای حلقه دار (در زبان ترکی به آن Havlu به معنای دارای حلقه گفته می‌شود) تنها زمانی که شرکت انگلیسی «کریستی‌اند سانز» در بازار بزرگ استانبول با آن برخورد کرد به طور گسترده در غرب مرسوم شدند و تولید صنعتی آن در دهه ۱۸۵۰ میلادی آغاز شد.

آشپزی و قهوه، حوله‌ها و گل لاله هنوز با ما هستند و زندگی‌مان را به طور روزمره غنی می‌سازند اما تعداد کمی از افرادی زنده هستند که بتوانند آن میراث فرهنگی منحصر به فرد عثمانی را به یاد بیاورند تا بگویند که زندگی در میان آن نماد و نشانه‌ها چه حسی داشت زندگی در شهرهای چند قومیتی و چند مذهبی در سراسر امپراتوری عثمانی: از ازمیر، تسالونیکی و بیت المقدس تا دمشق، حلب و استانبول.

  • منبع خبر : فرارو