▪️ژان کوکتو در پاسخ به پرسشی که سال‌ها پس از مرگش به چاپ رسید گفت: «من همواره اساطیر را بر تاریخ ترجیح داده‌ام، زیرا تاریخ، مرکّب از حقایقی است که در نهایت دروغ از آب در می‌آیند و اساطیر از دروغ‌هایی ساخته و پرداخته شده‌اند که به مرور به حقیقت تبدیل می‌شوند». البته از دیدگاه […]

▪️ژان کوکتو در پاسخ به پرسشی که سال‌ها پس از مرگش به چاپ رسید گفت: «من همواره اساطیر را بر تاریخ ترجیح داده‌ام، زیرا تاریخ، مرکّب از حقایقی است که در نهایت دروغ از آب در می‌آیند و اساطیر از دروغ‌هایی ساخته و پرداخته شده‌اند که به مرور به حقیقت تبدیل می‌شوند». البته از دیدگاه انسان امروزی دست‌کم تا دورانی متأخر، اسطوره، قصّهٔ دروغی بیش نبوده است، اما قوم اسطوره‌پرداز اسطوره‌باور، همواره اسطوره را داستانی «راست» می‌داند که از شأنی والا و قُدسی برخوردار است و بنابراین همه‌وقت و همه‌جا نباید نقل شود، بلکه روایتش در اوقاتی معیّن با آداب و ترتیبی خاص مجاز و رواست چون پرده از اسراری برمی‌گیرد که نباید سرسری گرفته شوند. به روزگار ما این حیثیّت و اعتبار را چگونه فهم و تفسیر باید کرد؟

▪️در اسطوره، ارباب انواع و خدایان و با قهرمانان و پهلوانان فرهمند و ابرانسان، سرنوشت بشر و جهان را در گذشته‌ای بس دور در فجر زمان، رقم می‌زنند. در قصه که صورتی کج‌تاب از اسطورهٔ فراموش‌شده است، آدمها گاه به یاری موجوداتی شگرف(جن و غول و پری)، در جهانی واقعی و یا اسرارآمیز و جادووش، آرزوهای برآورده‌نشدهٔ آدمی‌زادگان را که غالباً به تمنای محال می‌ماند، در عالم خیال تحقق می‌بخشند. افسانه نیز همین کُنش را دارد اما با صبغه و چاشنی تاریخ واقعی. حماسه هم از همه این عناصر: اسطوره و قصه و افسانه سود می‌جوید و بهره می‌گیرد و در واقع ترکیب و تألیفی پخته و موزون و درخود بسامان از آن مایه‌هاست. ناگفته پیداست که زبان این روایات، رمزی است و از اینرو اسطوره‌شناسی بی رمزشناسی راه به دهی نمی‌برد.

▪️پاره‌ای از این داستانهای پر راز و رمز هنوز زنده‌اند و گاه بی‌آنکه خود بدانیم سلوکمان ناهشیارانه تحت تأثیر و نفوذ آنهاست. بنابراین اسطوره‌شناسی برای شناخت عناصر فناناپذیر فرهنگ و نیز باطل ساختن سحرمایه‌هایی که پنهان و ناشناخته مانده‌اند و به سراب فریب می‌مانند، نیز ضرورت دارد، اما علاوه بر آن رگه‌هایی که رگ‌های حیاتی فرهنگ محسوب می‌شوند نیز باید به همت پژوهندگان از زیر خاک و خاشاک بدر آیند و به دست هنرمندان، جامه نو به تن کنند و به اقتضای زمانه تفسیر و از نو آفریده شوند و این کاریست که فی‌المثل توماس من در کوهستان جادو و یا ملویل در موبی‌دیک کرده‌اند.

 

  • منبع خبر : نصیر بوشهر