▪️هوک می‌گوید این اسطوره به طور کلی باید کاری انجام دهد و‌ لذا همواره باید پرسید این اسطوره چه کاری می‌خواهد انجام دهد؟ به مواردی اشاره می‌شود: ۱– اسطوره تذکار و یادآوری مدام یک امر قدسی و فطری و جاویدان است، مثلاً مبارزهٔ خیر و شر و تذکارِ این معنی که سرانجام خیر پیروز […]

 

▪️هوک می‌گوید این اسطوره به طور کلی باید کاری انجام دهد و‌ لذا همواره باید پرسید این اسطوره چه کاری می‌خواهد انجام دهد؟ به مواردی اشاره می‌شود:

۱– اسطوره تذکار و یادآوری مدام یک امر قدسی و فطری و جاویدان است، مثلاً مبارزهٔ خیر و شر و تذکارِ این معنی که سرانجام خیر پیروز می‌شود. اسطوره می‌گوید ضحّاک (شر) همیشه زنده است. هر بزرگی ممکن است روزی از راه نیکی برگردد (جمشید).
آدمی، جهان، وجود مرکّب از ناساز‌هاست هم اهوره‌مزدا داریم و هم اهریمن.‌

۲– اسطوره بازگشت از زمان حال و تاریخ و جزئیات آن به زمان ازلی یا باستانی است. بدین ترتیب اسطوره معمولاً فراتاریخی و کلّی و تغییر‌ناپذیر است. مثلاً در مقابل ظلم و ظالم ایستادن در هر دوره‌ای به اسطوره‌ها و افسانه‌های پیس از خود مربوط می‌شود. نبرد رئیس علی دشتی با انگلیسی‌ها به نبرد امام حسین علیه‌السلام با یزید، نبرد رستم با افراسیاب و نهایتاً نبرد اهوره‌مزدا با اهریمن مربوط می‌شود.

۳– اسطوره شبیه رؤیاست و با منطق متعارف همخوان نیست. در آن زمان و مکان آشفته است، روابط علّت و معلولی نیستند. توانایی‌ها فراتر از حدّ معمول است. اساطیر ممکن است در هر دوره‌ای تغییراتی یابند به نحوی که با موازین آن دوره قابل تحلیل و دریافت باشند، اما به‌هر حال کُنشِ اصلی اساطیر انتقال پیام‌های کهن و ازلی و ابدی است.
مثلاً پاسخ منفی به عشق زنان تاوان دارد چنان‌که در گیل گمش می‌بینیم که چون به عشق ایزد‌بانو وقعی ننهاد دچار بلیّه شد. گاهی دیوان و اهریمنان بر جایی یا قومی چیره می‌شوند ولی سرانجام نجات‌بخشی، شرّ اهریمنان را کم می‌کند.

۴– اسطوره گاهی تبیین الاوایل و توجیه و توضیح پدیده‌هاست. مثلاً چه کسی نخست حمام ساخت؟ زلزله چگونه اتفاق افتاد؟

۵– برخی از اساطیر علت امور و پدیده‌ها را توضیح می‌دهند. به این اساطیر علت‌شناسانه می‌گویند.
علت سبز‌ شدن گیاهان در بهار چیست؟ چرا جشن مهرگان برگزار می‌شود؟
در کتب مذهبی کهن که سخت با اساطیر درآمیخته است اساطیرِ علت‌پژوهانه فراوان است.
پاسخ به این پرسش‌ها در نزد ملل مختلف، اساطیر آن ملّت‌ها را تشکیل می‌دهد. مثلاً در اساطیر یونان، زمین بر دوش اطلس است و‌ اوست که زمین را نگاه داشته است.

شاهِ نامه‌ها
استاد دکتر سیروس شمیسا، صص ۵۲–۴۹

  • منبع خبر : کانال استاد شفیعی کدکنی