فرهنگی
آموزش و پرورش محور توسعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
عباس عظیمی

آموزش و پرورش محور توسعه

اموزش و پرورش محور توسعه یک کشور توسعه یافته است. لوکوموتیو و قوه محرکه است که واگن های توسعه در یک نظام رابه دنبال خود می کشد. انتقال تجارت و ارزش های فرهنگی جامعه از یک نسل به نسل دیگر بر عهده آن قرار دارند .این وظیفه آموزش و پرورش هر جامعه ای است.اگرمسیر واقعی […]

ابریمو و پوست هندونه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
خاطرات ظلم آباد

ابریمو و پوست هندونه

ابریمو تعریف میکرد یه روز که سوار ماشوهه شدم و رفتم قبله بوشهر طرف های لنگر گاه سی هداک یهو دیدم ماشوهه پر اوو شد و هر ان ممکن بید ماشوهه و خوم بریم زیر اوو شروع کردم با قوطی اوو خالی کردن که افاقه نمیکرد وباز اوو میومد تو ماشوهه خیلی ترسیده بیدم نمی […]

کرونا و سِل (سِ ،ل )ویرانگر ۱۵ اسفند ۱۳۹۸
مجید غاله

کرونا و سِل (سِ ،ل )ویرانگر

در اواخر حکومت احمدشاه بیماری سِل بصورت ویرانگری در شهر بوشهر شیوع پیدا کرد بطوری که از هر خانه چندین نفر بخاطر این ویروس وعدم دسترسی مردم به وسائل وامکانات بهداشتی و همچنین عدم اگاهی از نحوه مراقبت وپیشگیریها، مبتلا و داغ سنگینی بر دل مردمان دیارمان گذاشت، بزرگان شهر ما تعریف می کردند که […]

نهنگ یا زیر دریایی دوران ژرمن ها ۱۲ اسفند ۱۳۹۸
خاطرات ظلم آباد

نهنگ یا زیر دریایی دوران ژرمن ها

ابریمو تعریف کرد، یه روز پسین توسون که جام جهانی ارژانتین بید سوار ماشوهه ام شدم و میداف زنون از ظلم اباد رفتم طرف جزیره شیف و سه دندون که سی بچه هام قاتُقی بگیرم از اسکله دلفین بندرکه رد شدم درست روبروی باسیدون بیدم که یهو یه زیر دریائی نمی فهمم نهنگ‌ از اوو […]

همایش بین المللی بازتاب ادبیات فارسی در سده هفدهم میلادی در دانشگاه علیگر هندوستان ۱۲ اسفند ۱۳۹۸

همایش بین المللی بازتاب ادبیات فارسی در سده هفدهم میلادی در دانشگاه علیگر هندوستان

دانشگاه اسلامی علیگر- هند همایش بین المللی بازتاب ادبیات فارسی در سده هفدهم میلادی برپا کرد. این همایش بین المللی در روز ٣٠ بهمن ٩٨ مطابق با ١٩ فوریه ٢٠٢٠ در ابتدا با افتتاح نمایشگاه عکس محمد یوسفی با عنوان “راز” شروع شد که مورد استقبال پر شور اساتید بین المللی، مسئولان و دانشجویان علیگر […]

مانده ام گیج ۰۷ اسفند ۱۳۹۸
فاطمه سعادتمند

مانده ام گیج

*صدای هلهله و کل و بعد صلوات خبر از ورود عاقد میداد مردی با دفتری بزرگ زیر بغل حاج آقا را همراهی میکرد کتایون یادش به حرف دختر خاله اش افتاد که یادآوری کرده بود فوری بله رو نگی بگن هول بوده لبخندی زد به عشقش نگاهی کرد و یواشکی گفت باورت میشه سه سال […]

بز و میش های صدام ۰۵ اسفند ۱۳۹۸
خاطرات ظلم آباد

بز و میش های صدام

عقربه های ساعت روی یک و پنجاه و شش دقیقه روز ۳۱ شهریور ۵۹ بود که سر و صدای زری خانم و شوهرش قاسم همسایه کو‌کامینا بلند شد که میخوام برم ابادان به ننه و بوام سر بزنم و قاسم می گفت زن بچه های نیروی دریائی خرمشهر میگن شو ها از مرز شلمچه صدای […]

تلویزیون دی رباب ۲۲ بهمن ۱۳۹۸
خاطرات ظلم آباد

تلویزیون دی رباب

وسط های دهه چهل که اقایان بحرینی و توانگر تلویزیون تو بوشهر اوردند وبعضی ها خریدن و نصب کردن و صباحش تو بازار و قهوه خونه راجع به فیلم خانه قمر خانم و سرکار استوار گپ میزدند که چطور تو صندوق به ای کوچیکی ادم های به ای گوتی رفتند و زندگی را بازی میکنند […]

نگاهی به (تابوت های خیس) مجموعه اشعار استاد مرتضی زندپور ۲۰ بهمن ۱۳۹۸
شاپور پساوند

نگاهی به (تابوت های خیس) مجموعه اشعار استاد مرتضی زندپور

از زندگی شخصی استاد مرتضی زندپور اطلاع زیادی ندارم، هرچند بیش از دو دهه است که با او و بیش از این زمان با شعرش آشنا هستم . آنچه که رشته دوستی من با این شاعر نجیب،دوست داشتنی و خردمند را هرزمان که می گذرد، محکم تر می کند ویژگی های بالا ونیز منش پاک […]

دخل بازاریها و معلم کلاس سوم ۱۹ بهمن ۱۳۹۸
خاطرات ظلم آباد

دخل بازاریها و معلم کلاس سوم

اواخر دهه سی شمسی معلم دبستان باقری تو جبری بیدم که اکثر دانش اموزاش بچه های جبری و ظلم اباد بیدن بجزء تعدادی که بواهاشون بازاری بیدن بقیه صیادی و جاشوئی میکردن که آرزو داشتند بچه هاشون درس بخونند و گُت که بشن مثل خوشون جاشو و صیاد نشن که وقتی میرن دریا امیدی سی […]