▪️در متن‌های پهلوی اشارهٔ مختصری به سیاوش می‌شود. او بناکنندهٔ دژ معروفی به نام کنگ‌دژ است که به آن سیاوش‌گِرد نیز می‌گویند. سیاوش آن را به یاری فرّ کیانی بنا می‌کند. بنا بر شاهنامه این دژ بر بالای بلندی ساخته شده است و بنا بر برخی از متن‌ها این دژ در شمال و در سر […]

▪️در متن‌های پهلوی اشارهٔ مختصری به سیاوش می‌شود. او بناکنندهٔ دژ معروفی به نام کنگ‌دژ است که به آن سیاوش‌گِرد نیز می‌گویند. سیاوش آن را به یاری فرّ کیانی بنا می‌کند. بنا بر شاهنامه این دژ بر بالای بلندی ساخته شده است و بنا بر برخی از متن‌ها این دژ در شمال و در سر راه ترکستان به چین و به قولی بالاتر از دریای فراخکرد قرار دارد. در برخی از منابع آمده است که سیاوش کنگ‌دژ را در آغاز بر روی سر دیوان بنا کرده بود و کیخسرو آن را بر زمین نشاند. این دژ چنین توصیف شده است که هفت دیوار آن از زر و سیم و پولاد و برنج و آهن و آبگینه و سنگ قیمتی بوده است. درهای بلند آن به بالای پنجاه آدمی و فاصلهٔ هر کدام از درها به یکدیگر فاصلهٔ بیست‌و‌دو روز بهاری و یا پانزده روز تابستانی سوار بر اسب است.

▪️شخصیت سیاوش در شاهنامه با ماجراهایی از عشق و حسادت و بی‌گناهی و دربدری آمیخته است. او پسر کیکاوس و زنی زیباروی و پارسا از نژاد فریدون و تورانیان است. مادر سیاوش در جوانی درمی‌گذرد. رستم تربیت سیاوش را به عهده می‌گیرد و به نیکی او را پرورش می‌دهد و سپس به دربار کیکاوس می‌آورد. دلبستگی سودابه، همسر کیکاوس، به سیاوش و پاسخ رد سیاوش، سودابه را به انتقام‌جویی وامی‌دارد.
به سیاوش تهمت ناپاک‌چشمی می‌زند و از او در پیش کاوس سعایت می‌کند. سیاوش برای اثبات بی‌گناهی خود به آزمایش آتش تن درمی‌دهد و از آن سربلند بیرون می‌آید؛ اما غم چنین تهمتی چنان آزارش می‌دهد‌ که می‌خواهد ترک ایران کند. او به خواهش خود از سوی کیکاوس به فرماندهی سپاه به جنگ افراسیاب می‌رود و چون ترک مخاصمهٔ او را کیکاوس نمی‌پذیرد، در دربار افراسیاب می‌ماند و با دختر او فرنگیس (ویسپان فریه، فری‌گیس) ازدواج می‌کند. بنا به شاهنامه او‌ پیش از آن با جریره دختر پیران، یکی از بزرگان خیرخواه دربار افراسیاب، پیوند همسری بسته است که فرود حاصل آن است.

▪️زمانی که فرنگیس باردارِ کیخسرو است، در پی نبردی، افراسیاب انتقام‌جویانه و ناجوانمردانه سیاوش را سر می‌برد. از محلی که خون سیاوش بر آن ریخته گیاهی به نام خون سیاوشان یا پَرِسیاوشان می‌روید. رستم به خونخواهی سیاوش، سودابه را می‌کشد و به دربار افراسیاب لشکر می‌کشد و بدین ترتیب، فصل جدیدی از نبردهای ایرانیان و تورانیان آغاز می‌شود.

تاریخ اساطیری ایران، ص ۶۴_۶۵
استاد ژاله آموزگار

  • منبع خبر : کانال استاد شفیعی کدکنی