آنتیگونه در تراژدی کلاسیک یونانی برادرش را در سرپیچی از فرمان پادشاه دفن می‌کند. پس از شورشی که در جریان آن دو برادر آنتیگونه یکدیگر را به قتل رساندند عموی او “کرئون” که در آن زمان پادشاه بود فرمان داد که شورشیان از حق به خاک سپرده شده محروم شده اند و تنها کسانی که […]

آنتیگونه در تراژدی کلاسیک یونانی برادرش را در سرپیچی از فرمان پادشاه دفن می‌کند. پس از شورشی که در جریان آن دو برادر آنتیگونه یکدیگر را به قتل رساندند عموی او “کرئون” که در آن زمان پادشاه بود فرمان داد که شورشیان از حق به خاک سپرده شده محروم شده اند و تنها کسانی که طرفدار نظم موجود هستند از این حق برخوردار خواهند بود که مراسم تشییع جنازه مناسب و آبرومندانه‌ای برای شان برگزار شود. آنتیگونه پس از زیر پا گذاشتن قانون برای دفن برادرش پادشاه را به چالش می‌کشد چرا که باور داشت: “تشییع جنازه باید حقی برابر برای همگان باشد”.

 میدل ایست آی، کارگردانان، پژوهشگران و فیلسوفان تئاتر آنتیگونه را به عنوان دفاع در برابر اقتدار، برای قوانین الهی در برابر قوانین ساخته شده توسط انسان، برای خویشاوندی در برابر دولت و برای حق جهانی عزاداری قلمداد کرده اند حقی که حتی خائنان نیز باید از آن برخوردار باشند. در نمایشنامه با ترسیم سرپیچی آنتیگونه به درستی یا نادرستی موضع برادرش و یا این که شورش او باید مورد تایید قرار گیرد یا محکوم شود پرداخته نشده بلکه سوفوکل باور داشت که حتی اگر برادر آنتیگونه خائن نیز بود “قانون مرگ برای همگان یکسان است”.

معضل کرئون از سوی دیگر معضل قدرت پس از درگیری‌های داخلی است. نیاز او به تاکید بر اقتدارش و پیروزی نظم اش توانایی او را برای گردهم آوردن یک دولت شهر از هم پاشیده تضعیف می‌کند. کرئون با قائل نشدن حق تدفین برای دشمنان نظام اش پیروزی خود را تضعیف می‌کند و خود را به عنوان مخالف و نه حاکم بر شورشیان سابق نشان می‌دهد. این امر به نوبه خود باعث شورش آنتیگونه و در دنیای نمایشنامه سرنوشت غم انگیز کرئون می‌شود که قوانین ابدی دفن و سوگواری را به چالش می‌کشد.

حق عزاداری

این موضوع که چه کسی حق عزاداری دارد و چه کسی از این حق محروم است بر سریال سه فصلی مصری الاختیار (انتخاب) حکمفرماست. به خصوص در فصل دوم آن دلیلی به بینندگان ارائه می‌شود تا برای افسران پلیس کشته شده احساس غم و اندوه کرده و در مقابل اعضای کشته شده اپوزیسیون را به عنوان قربانیان اقدامات درون سازمانی خود و یا سزاوار سرنوشت محتوم نشان دهد. در زمانی که مقام‌های مصری تنها اجازه دفن عجولانه و عدم تشییع جنازه چشمگیر را برای برخی از رهبران اپوزیسیون که در زندان فوت کرده بودند صادر کردند و ابراز عزاداری سیاسی را ممنوع کردند سریال‌های تلویزیونی نقشه‌ای از اندوه مشروع و نامشروع را ایجاد کردند.

در بخش پایانی قسمت ماقبل آخر سریال “الاختیار” پس از بازداشت تروریستی که قصد حمله به ورزشگاه میزبان بازی افتتاحیه جام ملت‌های آفریقا را داشت افسران پلیس از زندانی خواستند تا با آنان بازی را تماشا کند. آنان به شوخی به خاطر نیت آن فرد برای آسیب رساندن به شخصیتی مانند “محمد صلاح” فوتبالیست مصری او را این گونه تنبیه کردند. یکی از افسران پلیس گفت: “آیا می‌دانی او چقدر قیمت دارد”؟ پلیس دیگر با لبخند گفت: “حتی اربابان و کسانی که شما را کنترل می‌کنند هم اگر به او آسیب برسانید ناراحت خواهند شد”.

دوربین بین صورت آنان و صفحه تلویزیون جابه جا می‌شود که صلاح و سایر فوتبالیست‌ها را در حال خواندن سرود ملی مصر نشان می‌دهد و سپس در پس زمینه سرود تصاویر افسران پلیس کشته شده را که روی میز افسر پلیس قرار دارند دنبال می‌کند. این صحنه به خودی خود ممکن است حاکی از گسست لحظه‌ای با منطق کرئون باشد: دعوتی که از زندانی تروریست برای تماشای مسابقه با افسران پلیس؛ گویی که عزاداری جمعی برای پلیس کشته شده چیزی است که بسیاری از مخالفان رژیم را پشت سر آن جمع کرده و یا آنان دست کم اعتراضی به آن موضوع ندارند.

برقراری مجدد نظم

با این وجود، در همان شبی که آن قسمت از سریال پخش شد بازیگران سریال با اجرای آهنگ همخوانی با عنوان “ما برای سوگواری نیستیم” وعده دادند که پشیمانی و ضعف را کنار گذاشته و راه عدالت و انتقام جویی پیروزمندانه را ادامه دهند. در سراسر آن سریال زحمت اضطراب، ترس و اندوه بر دوش زنان است و مردان به عنوان چهره‌های قدرت شکست ناپذیر باقی مانده اند. این آهنگ در میدان تحریر قاهره اجرا و فیلمبرداری شد.

در قسمت پایانی فیلم‌های مستند به توطئه‌های تروریستی ادعایی که توسط پلیس مصر خنثی شده بود اضافه شد. به عنوان کدی برای سریال آهنگ کُر و قسمت پایانی نه تنها هرگونه درخواست آشتی‌جویانه‌ای را که ممکن است قسمت ماقبل آخر ایجاد کرده باشد خنثی نمود بلکه رویگردانی از عزاداری جمعی را به‌عنوان یک پروژه سیاسی ثبت کرد حتی اگر کسانی که فوت کرده اند افسران پلیس بوده باشند. در نتیجه، سریال کماکان راه کرئون را انتخاب کرد.

بدیهی است که تراژدی یونان راه حلی برای مشکلات سیاسی معاصر ما ارائه نمی‌دهد. علاوه بر این، مفاهیم دارای بار عاطفی و اخلاقی مانند آشتی و سوگواری برای فراتر رفتن از واقعیت‌های سیاسی مادی یا اصلاح بی عدالتی‌های عمیقا ریشه دار کافی نیستند. با این وجود، درس‌های آنتیگونه و کرئون می‌تواند درباره عزاداری به عنوان یک حق سیاسی و اخلاقی و در مورد سیاست واقعی برقراری مجدد نظم در پس زمینه درگیری‌های داخلی چیزی به ما بگوید و مهم‌تر از آن به ما درباره هزینه‌ای که برای نادیده گرفتن این مفاهیم باید پرداخت کنیم درس‌هایی را بیاموزد.

  • منبع خبر : فرارو