( این مقاله ، درهنگام سفر شگفت انگیزم به بوشهر در آذر ماه ۱۳۹۵ ، با آقای خورشید فقیه که او را از سال ۱۳۸۴ ندیده بودم  نیز ملاقات کردم . او سخاوتمندانه ، یک نسخه از آخرین کتاب خود را با عنوان : بندر ریگ در مبارزه با استعمار ؛ به همراه نقد و […]

( این مقاله ، درهنگام سفر شگفت انگیزم به بوشهر در آذر ماه ۱۳۹۵ ، با آقای خورشید فقیه که او را از سال ۱۳۸۴ ندیده بودم  نیز ملاقات کردم . او سخاوتمندانه ، یک نسخه از آخرین کتاب خود را با عنوان : بندر ریگ در مبارزه با استعمار ؛ به همراه نقد و نظریه صاحب نظران ، به من داد . با مطالغه کتاب ، آن را به دو دلیل جالب یافتم .

نخست : آنکه آقای فقیه بسیاری از بیانات مندرج در کتاب من ، تخت عنوان : ( هلندیان در جزیره خارک ) را مورد نقد قرار داده بود . نقد ، می تواند سودمند باشد ، به ویژه هنگامی که پیشنهادات و تصحیح های کمک کننده را ارایه دهد زیرا مؤلف چیزهایی را یاد خواهد گرفت و این اطلاعات را ممکن است که در نوشتارهای دیگر خود به شکل سودمندانه ای به کار گیرد . امّا بد بختانه ، این مقوله در مورد نقد آقای فقیه صادق نیست . زیرا دلیل دوم و مهم تر آن که  پس از بازبینی نقادی ایشان ، من دریافتم که او شیوه ای نوین را برای نوشتن تاریخ توسعه داده است . این شیوه نوین ، آن چنان مهم است که می خواهم آن را با شما درمیان بگذارم .زیرا هم اکنون شما و هر کس دیگر نیز می تواند یک تاریخدان باشد . یک تاریخدان سنتی ، با پژوهش کار خود را آغاز می کند و کتب و مقالات را خوانده و کار را با مراجعه به آرشیوها برای مطالعه مواد انتشار نیافته ادامه می دهد . هنگامی که پژوهش به انجام می رسد ، تاریخدان ، مواد را تنظیم و مورد بازبینی قرار می دهد و تلاش می کند که ادراک نماید چرا منابع پاره ای از اطلاعات ارایه شده مقداری سونگری وجود دارد؟ هنگامی که این ارزیابی انجام می شود ، تاریخدان ، آغاز به نوشتن می کند و اغلب نیز کتاب یا مقاله خود را بازنویسی می نماید شیوه فقیه ، بر پایه اصولی دیگر استواراست . در شیوه او ، نیازی نسیت که پژوهش اصیل انجام شود . در حقیقت اصلاً نیازی نیست که این کار انجام گیرد . در این شیوه ، آنچه که مهمتر از  پژوهش است ، آن است که فرد تصمیم می گیرد که چه نظری را پیرامون یک موضوع خاص داشته باشد . این شیوه مسلماً  هنگامی که فرد ، سونگری  پیرامون موضوعات ، ایده ها و مردمان داشته باشد کمک کننده است . زیرا آنگاه هر چیز دیگر (( در حقیقت تمام کتاب )) از آن سو نگری جریان می یابد . بنابراین ، به جای آنکه فرد ، به نوشتن از فصل اول کتاب آغاز کند ، بر پایه شیوه فقیه ، از نتیجه گیری شروع خواهد کرد .  نتیجه گیری ، مهم ترین بخش کتاب خواهد بود . زیرا بر پایه همین نتیجه گیری ، فرد نوشتن موضوع تاریخی  که گزینش نموده است ، را آغاز می کند . هنگامی که (( نتیجه گیری )) ،  نوشته شد فرد با فصل اول ، شروع به نوشتن می کند . و به فصول بعد نیز با همین فرایند ادامه میدهد .بسیار مهم است که فرد در نوشتن به  گونه ای عمل نماید که انگار از شیوه معمول که تاریخدانان سنتی به کار می برند و مطالعات و نقادی خود را ارایه می دهند پیروی می کند . این به معنای این است که فرد منابع اولیه (( که توسط مؤلفین  معاصر نوشته شده اند ))را نقل قول کرده و ادراک اولیه را از دانش واقعی موضوع ارایه می دهد . اما اگر چنانچه متن منبع اولیه در تضاد با عقیده فرد باشد آنگاه  او بخشی را از آن متن نقل وقول می کند و بخش هایی که در توافق با عقیده اش نباشد را حذف می نماید . این شیوه ای بسیار کار آمد است زیرا خوانندگان نسخه ای از منبع اولیه را یا ندارند ، یا آنها زحمت بازبینی متن را نمی کشند زیرا فرض بر این می گذارند که آن فرد همچون یک تاریخدان ، تمام متن را بدون حذف هیچ چیزی نقل قول کرده است . تا اینجا ، نقل قول از منابع اولیه فرد را به سرمنزل مقصود نرسانده است و بایستی او اقدامات بیشتری به انجام رساند . تا او بتواند واقعیت مسلم خود را استوار نماید . این به معنای آن است که او باید نشان دهد که تاریخدانان سنتی (( یعنی کسانی که پژوهش راستین را انجام میدهند و تلاش می کنند مراد تاریخی را بدون پنداشتهای پیشین خود تجزیه و تحلیل نمایند )) برعکس او نه تنها اشتباه می کند بلکه دچار سونگری هستند بدبختانه  ، این بدان معنا است که او باید یک یا دو کتاب بخواند تا بداند که دیگر پژوهندگان در همین موضوع چه نوشته اند . امّا او نباید دچار بیم و هراس شود زیرا مجبور نیست که با دقت آنها را مطالعه کند وفقط می بایست جملات را دراین کتاب یافت کند که می تواند به عنوان مدرک جهت اثباط سونگری و نیز رویکرد به ظاهر درست ونتیجه گیری وی به کار برد . هنگامی که او این جملات را گزینش کرد ، آنها را در متن جاگذاری می کند و چنین استدلال می کند که دیگر مؤلف ، بصورت کامل در اشتباه و سونگری بوده است و با تقل و قولِ از این مؤلف ، او نکته نظر خود را به اثباط می رساند .مسلماً ، همانند منابع اولیه ، فرد همچنین مجبور نیست که از مؤلف ، واژه به واژه نقل کند و او آن واژگانی که در تضادِ با عقیده وی است را رها می سازد . برای اینکه آن را عالمانه جلوه دهد یک مرجع را با پا نوشت کامل با ذکر کامل منبع و صفحه ارایه میدهد . بد بختانه به نظر می آید تعدای از مؤلفین همکاری نکرده و بدین سان او نمی تواند جمله مناسب را در کتاب آنها برای حمایت و اثباط نظرش یافت نماید . البته دلهره و بیم به خود راه ندهید ، آقای فقیه ، راه حلی را برای چنین مواردی دارد . در حقیقت ، بر طبق نظر او ، فرد حقیقتاً نیازی ندارد ، که اصلاً آن کتاب را بخواند . او فقط باید نظر خود را بنویسد ؛ برای مثال (( یک نقل قول )) را ابداع کرده و چنین بیان می کند که این (( نقل و قول )) از مؤلفی دیگر است . در چنین موردی این فرد ، دو گزینه در پیش رو دارد ، یکی اینکه او باید یک پانوشت را فراهم نماید که متن به نظر عالمانه آید ولی او می تواند عنوان و مقاله مؤلف دیگر را بدون صفحه کتاب ارائه دهد . در چنین موردی اگر خواننده بخواهد که (( نقل و قول )) را بازبینی کند ، باید تمام کتاب مؤلف دیگر را بخواند و البته چه کسی این کار را می کند؟ راه حل دیگر کاربردی آقای فقیه، آن است که اصلاً مرجعی را ارائه ندهدو با این کار نوشتن کتاب نیز حتی آسانتر می شود . کوتاه سخن آنکه شیوه آقای فقیه ، ارائه حقایق و پژوهش را غیر لازم بیان میدارد وحتی مانعی برای رسیدن به دانش . بسیار مهم است که فرد اندیشه خود را به گونه ای ارائه نماید که تاریخ چگونه روی داده است و سپس شواهد را با نقل و قول کاذبِ منابع اولیه و ثانویه ، ابداع بیانات از سوی دیگر مؤلفین و چشم پوشی از به کار گیری پا نوشتها انجام دهد و مواظب باشد که شماره زیادی از صفحات ارائه ندهد تا خواننده بخواهد پژوهش این فرد را مورد بازبینی قرار دهد . با به کار گیری چنین شیوه ای ، نوشتن تاریخ کاری ساده و معمولی است  و دیگر این نوع نوشتن تاریخ با واقعیت ها و کاربرد پر دقت و نمایه سازی منابع ، که نوشتن را کاری دشوار می نماید ، دامنگیر نمی شود به شکل معمول ، من مثالهایی از شیوه فقیه را با ارجاعات به صفحات ، نقل و قول و موارد دیگر را می بایست ارائه دهم . امّا خوش بختانه این کار هم اکنون توسط مهندس محمد محبوبی ، بصورت تمام وکمال ، قابل اعتماد و به شیوه ای استادانه انجام شده است و در چهار شماره روزنامه نصیر بوشهر (( ۷ و ۱۴ شهریور ،۱۶ آبان و ۷ آذر ماه ۱۳۹۵ به چاپ رسیده است . ایشان بصورت یک نقد جامع ، همه نقل و قول های کاذب ، نقل و قول های ابداعی  و سونگری های آقای فقیه را فهرست نموده است . این موارد چنان فراوان بوده اند ، که آقای محبوبی لازم دانسته است ، حداقل یک صفحه کامل در هر شماره نصیر را به این کار اختصاص دهد . امیدوارم آقای فقیه در آینده ، به عنوان پژوهنده تاریخ ، از مرور جامع مهندس محمد محبوبی به عنوان یک راهنمای آموزشی استفاده کند  و گرنه این را به ویژه به دانشجویان تاریخ پیشنهاد می نمایم زحمت کشیده  واین چهار و نیم صفحه مرور جامع را مطالعه کنند و یک درس مهم یاد بگیرند که در نوشتن تاریخ ، این بسیار مهم است که به جای ابداع و ترجمان کاذب واقعیت ها ،باید به آنها بر چسب زد.

                                                                                                                                       ویلم فلور

هشتم اسفند ۱۳۹۵

  • منبع خبر : نصیر بوشهر