بنام خداوند شهیدان صدای صوت قران تمام آرامگاه شهدا را پوشانده بود تشیع جنازه یادگاری بزرگ باقی مانده از جنگ ، جانباز حاج حسن لاوری در هیاهوی جمعیت و صدای هق هق گریه ها . نگاه متحیرم جمعیت را میشکافت و بدنبال خاطراتی میگشتم که ۳۸ سال پیش در همین مکان رقم خورده بود اسفند […]
بنام خداوند شهیدان
صدای صوت قران تمام آرامگاه شهدا را پوشانده بود تشیع جنازه یادگاری بزرگ باقی مانده از جنگ ، جانباز حاج حسن لاوری
در هیاهوی جمعیت و صدای هق هق گریه ها . نگاه متحیرم جمعیت را میشکافت و بدنبال خاطراتی میگشتم که ۳۸ سال پیش در همین مکان رقم خورده بود اسفند ماه سال ۶۵ ، زمانی که شهید علی محمودی را تشیع می کردیم حاج حسن جوانی ۲۱ ساله لاغر اندام بر روی ویلچر نشسته بود و به آرامی میگریست شهادت علی محمودی سنگینی زیادی بر دوشش انداخته بود چون علی نه تنها پسر داییش بلکه رفیق و هم رزمش هم بود او تاسف میخورد که دوبار در جنگ مجروح شده و حتی بار دوم یک پایش را در جبهه جا گذاشته است ولی به مقام شهادت نائل نگشته است غافل از اینکه پرودگار ماموریت سنگین تری بر عهده او گذاشته ، پاسداری از خون شهدا و حفاظت از کیان این مرز و بوم بود او می باید سینه سپر می کرد و ماموریت خود را در جبهه اصلاحات برای حفاظت از حق مردم با چنگ و دندان نبردی سخت تر آغاز کند و بجای حمل کردن اسلحه اینبار با قلم خود دفاع را ادامه دهد از حقوق حقه همشهری و هم استانی های خود و بعضی وقت ها پا فراتر گذاشته تا هرجای ایران که دردی باشد از طریق نشریه نصیر بازگو کند تا مسئولین صدایش را بشنوند ، حاج حسن لاوری صدای مردم دردمند بود و بی باکانه هر درد ی را منعکس می کرد .
شهادت این مرد بزرگ را به خانواده محترم ایشان و فامیل ها ی وابسته و همشهری و هم استانی هایم تسلیت عرض می کنم .
روحش شاد جایگاهش بهشت
پروین گلستانیان صلح آباد
- منبع خبر : نصیر بوشهر آنلاین
ناشناس
تاریخ : 12 - آذر - 1403
روحشان شاد یادشان گرامی
تکرار نشدنی هستند مردان خدا