*چرا در شهرها جای زندگی نیست* ؟ کجایید شهردار ، مسؤل راهنمایی و رانندگی و رئیس ستاد امر به معروف ✍️  دکتر  عبدالرحیم مهرور بوشهر با جامعه : درنده و گرگ صفت یاغی و قانون شکن ربا خوار ، زمینخوار و جفاکاری روبرو هستیم و همگی همدیگر را متهم به فرار از قانون می‌کنیم . […]

*چرا در شهرها جای زندگی نیست* ؟
کجایید شهردار ، مسؤل راهنمایی و رانندگی و رئیس ستاد امر به معروف

✍️  دکتر  عبدالرحیم مهرور بوشهر

با جامعه :
درنده و گرگ صفت
یاغی و قانون شکن
ربا خوار ، زمینخوار و جفاکاری
روبرو هستیم و همگی همدیگر را
متهم به فرار از قانون می‌کنیم . که
این عوامل انعکاس دهنده فرهنگ آن
اجتماع است . فرهنگی که زمانی از
متمدن ترین فرهنگها بوده اکنون به
جایی رسیده که آرزوی مرگ برای
همدیگر داریم هر چند فعلا هم کالبد
ی بی رمق و بی انگیزه هستیم زیرا فشار
های اقتصادی چنان بر دوش مردم
سنگینی می‌کند که برای رهایی همگی
بجای قرار ( ثبات فرهنگ ) در حال فرار
( بی فرهنگی ) هستیم و بدون اینکه
بدانیم سر منزل مقصودمان کجاست ؟
و تا کی میتوانیم از این فرارها الگویی
متمدننانه بگیریم زیرا مهم‌ترین فرارها
همان فرار از قانون یا قانون شکنی است
بخصوص در فرهنگ رانندگی ( فرار از
چراغ قرمز ، عدم رعایت حق تقدم ، پارک دوبله و حتی سوبله و پارک در پیاده رو …. )

اما اصل ماجرا :
بنده بخاطر اینکه بیش از حد نسبت
به رفتارهای جامعه کنجکاو هستم به
همین منظور در بیشتر اوقات ساعات
بیکاری خود را با پیاده روی سپری می
کنم البته همیشه در حسرت بودم از
این پیاده روهای ناهموار که بنظر می
رسد در کوهستان هستیم تا در شهر ،
و از طرفی دیگر گویا شهر بی صاحب
رها شده زیرا هر چند متر پیاده روها
با سد معبر مغازه دارانی از جمله میوه
فروشان و صنوف فنی بخصوص
مکانیکها و درب و پنجره سازها محاصر
ه شده بطوریکه راهی برای عابر پیاده
باقی نمی ماند و باقیمانده آن هم
ریشه درختان بد شکل و بدبو ناهموار
ترش کرده .

دیروز طی چند دقیقه از دو حادثه مرگ
بار که ناشی از قانون گریزی بود جان
سالم بدر بردم و از آنجایی که هر روز
صبح با پیاده روی به محل کارم میروم
ابتدا برای عبور از خیابان میدان امام از
روی خطوط عابر پیاده که ناسلامتی
ایمن تر است طبق معمول عبور کردم
و راننده ای وحشی چنان پا به گاز آمد
بسویم که اگر درایت خودم نبود معلوم
نبود اعضای بدنم را چگونه در کفن می
گذاشتند به هر طریق بود در این حادثه
جان سالم بدر بردم .دقایقی بعد به
مسیرم در پیاده رو ادامه دادم تا اینکه
حادثه ای دیگر در کمتر از چند دقیقه
آنهم خودروی دیگر که در *پیاده رو* پارک
کرده بود نزدیک بود مجددا‌‌ً ما را به دار
فانی هدایت کند .
جالب‌تر اینکه بعد از اینکه معترضشان
می شویم با پر رویی طلب کارمان هم
می شوند.!!البته بنده هم فردی نیستم
که از این زالوهای بی صفت که فرهنگ
رانندگی و حق تقدم عابر پیاده را رعایت
نمی کنند کوتاه بیایم .
بله آقایان شهردار ، مسؤلین راهنمایی و رانندگی و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر آیت الله صدیقی در *شهرها دیگر جای زندگی نیست* اما جای قانون شکنی ، فرار از قانون ، کلاهبرداری و زمینخواری عالیست !!!!
البته روستاها هم مشکلات خاص خودشان را دارند .
*حال نتیجه گیری با شماست زیرا*
*عید ما روزیست که به قانون احترام*
*بگذاریم نه اینکه قانون را بنفع* *شاسی بلندها و علیه گیسو بلندها تغییر دهیم*.

۱۴۰۳/۱/۲۲

  • منبع خبر : نصیر بوشهر انلاین