آل کثیر ناجوانمردانه از عرصه ی مستطیل سبز دور می ماند،ولی مادرش انرژی مثبت به قطر می فرستد . پنالتی برای حریف ما را عقب می اندازد .ولی عبدی ۲۱ساله پرچم آل کثیر را بر دوش می گیرد تا قبل از پایان نیمه ی اول برابر شویم . دقیقه ی ۱۱۴ پهلوان هم اخراج می […]

آل کثیر ناجوانمردانه از عرصه ی مستطیل سبز دور می ماند،ولی مادرش انرژی مثبت به قطر می فرستد .
پنالتی برای حریف ما را عقب می اندازد .ولی عبدی ۲۱ساله پرچم آل کثیر را بر دوش می گیرد تا قبل از پایان نیمه ی اول برابر شویم .
دقیقه ی ۱۱۴ پهلوان هم اخراج می شود، ولی باز دفاع بتونی سرخ ها چون دماوند استوار می ماند تا پس از ۱۲۰ دقیقه، کار به دوئل پنالتی ها کشیده شود.
قرعه به نام کنعانی رقم می خورد و او با شلیکی آتشین، تور حریف را قرمز ،و سپس با یک رقص یزله ای روحیه ی تیم را تا سقف استادیوم پمپاژ می کند.بدنبال کنعانی سه پنالتی دیگر پرسپولیس نیز بر تورها بوسه ای سرخ می نشانند.
لک دلیرانه راه توپ مایکون از سرزمین فوتبال و قهوه را می بندد تا کادر فنی و ذخیره ها شادمانه از زمین کنده شوند.
آخرین پازل در آوردگاه قطر شجاعی است که بعنوان یار تعویضی به میدان آمده است .از حلقه ی بازیکنان جدا می شود ،آرام ارام وارد محوطه جریمه میگردد .
بازیکنان بیقرار، نفس ها کنار تلوزیون در سینه ها حبس ،دست ها رو به آسمان ،و استرس تار و‌ پود ایرانیان را به تسخیر در آورده است .
شجاعی آخرین ضربه را به توپ می نوازد.توپ به چپ و دروازبان النصر به راست می رود.برعکس بازار ،دلار تسلیم ریال می گردد ،حمیت و‌ مردانگی واژهایی هستند که در این آوردگاه معنا پیدا می کنند، و ملتی زیر خروارها مشکل و کمبود، جان می گیرند، موج غیرت و پیروزی از قطر در آسمان ایران به پرواز در می آید . همگی به هوا می پرند،شادی ارمغان خانه ها می شود و خیابانها شوق یک ملت را به آغوش می کشند.
فوتبال دوستان در پوست خود نمی گنجند و باز معجزه فوتبال اکسیر شادی را در اقصی نقاط ایران می پراکند.
آری این معجزه را پاس بدارید که چون ساز رودکی ماند .غم و غصه ها را می شوید و غرور و شوق را به دورترین نقطه ی این کشور تزریق می کند.

و اما دیروز شعر زیر در میدان فوتبال تبلور یافت .

*چو تازی عجم را به بازی گرفت*
*عجم شیوی ی سرفرازی گرفت*
*ز نای دلیران برآمد خروش*
*به کردار دریا که آید به جوش*

  • منبع خبر : نصیر بوشهر